دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
1. ترکوندن 2. حداکثر استفاده رو از چیزی بردن مثال: The director has hit a home run with his latest movie این کارگردان با این آخرین فیلمش واقعا ترکوند.
کسل کننده
1. شوکه نشدن، عکس العملی نشون ندادن مثال: No matter how you try to shock or annoy her, she never skips a beat هرچقدر که تلاش کنی شوکه یا دلخورش کنی ا ...
کار ناشایست انجام دادن مثال: I didn’t expect you to stoop to lying ازت انتظار نداشتم کار ناشایست دروغ گفتن رو انجام بدی سطح خود را پایین آوردن مثال: ...
اگه این شکلی بشه. . . ، در این صورته که . . . مثال: That being the case, nuclear power cannot be dismissed اگه این شکلی باشه، قدرت هسته ای نمیتونه ...
جدیدترین ترجمهها
در صورت قصور در پرداخت وام خونتون، بانک ممکنه آخرسر ملک شما رو تصرف کنه
این حزب/جشن در حد و حدود انتظارات اونها نبود
تا چه حدی غذای اینجا مطابق با استانداردهای تغذیه ای شما است؟
تنها ویژگی خوب این فیلم، فیلمبرداری معرکشه.