امیر جواهری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go down: مورد استقبال قرار گرفتن، پذیرفته شد ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfold: روی دادن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tip off: آمار دادن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involvement: مشارکت - ایفای نقش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as if that weren't enough: از همه بدتر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand out: متمایز بودن

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do away with: By brining new technology into scho ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: دوران ( بدی ) داشتن. . . go through ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good impression: تاثیر خوب، تاثیر مثبت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deadly weapon: سلاح مرگبار سلاح کشنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty player: جر زن ( در بازی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bite the bullet: دندان روی جگر گذاشتن

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frosted hair: موی مش کرده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut someone out of your will: کسی را از ارث محروم کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with the one chin: بی پروا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who shall not be named: اسمش رو نیار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not like you: از تو بعیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you listening to yourself: میفهمی داری چی میگی؟ دیوونه شدی؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tritagonist: شخصیت سوم داستان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

except all the odds: با اینکه احتمال موفقیت کم بود - برخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silver fox hair: موی جو گندمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fore realises: واقعا؟ جدا؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it blows: چه بد! عجب بد شانسی!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know someone from adam: کسی را شناختن You don't know me fr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tough knuckles: شرمندتم ! بد شد!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twist one's head around: روی کسی تاثیر گذاشتن - مخ کسی را زد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cop a squat: بگیر بشین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unneighborly: غیر دوستانه، غیر صمیمی، مثل غریبه ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bliss out: حال کردن با چیزی مثل قهوه، تنهایی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mood music: Mood music refers to instrumental m ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gratuitous violence: خشونت بیجا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

excise duties taxes: مالیات بر مواد خوراکی مضر، مشروب، س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vertically challenged: قد کوتاه، کوتاه - قد، کسی که همیشه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scrub up well: تیپ زدن - فکل کراوات کردن - خوشتیپ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over one's depth: بیش از توانایی خود، مسولیت داشتن تو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get in over one's head: The phrase "get in over one's head" ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ever the optimist: کسی که همیشه ( زیادی ) خوشبینه ( به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pit someone against someone: کسی را مقابل کسی قرار دادن - با چیز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assault weapon: سلاح تهاجمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nickel tour: کسی را با جایی آشنا کردن اطراف را ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not know any better: used to say that someone does somet ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

due north: مستقیم به سمت شمال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miranda: ( امریکا - حقوق ) حق قانونی شخص باز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lividity: آثار کبودی در جسد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body modification: دستکاری در ظاهر بدن مانند تتو زدن، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

king's ransom: دیه پادشاه ( کنایه از مبلغ زیاد برا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

missing links: حلقه های مفقوده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vulnerability functions: توابع آسیب پذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home policy: بیمه مسکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go through water and fire: خود رو به آب و آتش زدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sustain injuries: آسیب دیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slow onset disasters: بلایای آهسته شروع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asset loss: از دست دادن دارایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

information networking: شبکه بندی اطلاعات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flood extent mapping: نقشه برداری وسعت سیل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ground failure: شکست زمین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

survivor guilt: احساس گناه بازمانده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

launching pad: an event, group, or activity that h ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waitstaff: مهماندار مراسم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reprography: رونوشت برداری بازچاپ، بازگرفت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paleographer: کارشناس نسخ دستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evidence based decision making: تصمیم گیری مبتنی بر شواهد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calling for action: درخواست اقدام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

energy and air emission accounts: حساب های انرژی و گسیل آلاینده ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

task team: تیم تک وظیفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agricultural census: سرشماری کشاورزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تامین بودجه: financing

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

globalization flow: جریان جهانی شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vision of hope: چشم انداز امید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transformational change: تغییرات بنیادین تغییرات انقلابی تغی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't forget to indicate: یادت نره راهنما بزنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metadata repository: مخزن فرا داده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carnet de passage: واژه مصوب: گذربرگ ( حمل و نقل ) دف ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های امیر جواهری