طاها سلاجقه - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disclaim responsibility: سلب مسئولیت کردن / رد مسئولیت کردن ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a start: همون معنی get started رو میده /شروع ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crushed garlic: Crushed garlic یعنی سیر له شده. در ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glossy hair: Glossy hair یعنی موی براق و درخشان، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

velvety sky: Velvety sky یعنی آسمان مخملی، که مع ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matt finish: Matt finish یا Gloss finish - - - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gloss finish: Matt finish یا Gloss finish - - - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give off a smell: Give off a smell یعنی بویی را منتشر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whiff of perfume: Whiff of perfume یعنی رایحه ی گذرای ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taken captive: عبارت "take captive" به معنی اسیر گ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold talk: کالوکیشن "hold talks" به معنی برگزا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold talks: کالوکیشن "hold talks" به معنی برگزا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

people trickle: مردم به آرامی وارد شدن به جایی Peop ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead the expedition: عبارت "lead the expedition" به معنا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being hung up: "Hung up" در جمله به معنای "گرفتار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fork out for: عبارت "fork out for" به معنای "پردا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

playing at: عبارت playing at ( به شکل استمراری ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit in out: spit in out یک عبارت فعلی ( phrasal ...

١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thrown together: موارد استفاده: برای افراد: They wer ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passed off: *رخ دادن یا اتفاق افتادن ( اغلب بدو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hotted up: برای شدت گرفتن شرایط یا موقعیت ها: ...

١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poured in: برای توصیف ورود حجم زیادی از افراد: ...

١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های طاها سلاجقه