ترجمه‌های حبیب بهبهانی (١٩)

بازدید
٨١
تاریخ
١ سال پیش
متن
In the evenings a blue haze hung in the valleys.
دیدگاه
٠

همواره نزدیک غروب ، مه لاجوردی سراسر آسمان محله را فرامیگیرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The haze usually clears by lunchtime.
دیدگاه
٠

معمولا هوای مه آلود ، در میانه روز ، به حال عادی بازمیگردد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He watched the world through a haze of tobacco smoke.
دیدگاه
٠

او همیشه دنیارا از میان دود تنباکوی سیگارهایش رصد میکرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Meetings are always conducted in a haze of cigarette smoke.
دیدگاه
٠

جلسات همواره، در غوغایی از دود سیگار برگزار میشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I saw her through a haze of cigarette smoke.
دیدگاه
٠

من او را در هنگامه ای از دود سیگار دیدم .

تاریخ
١ سال پیش
متن
We sat drinking in a haze of cigarette smoke.
دیدگاه
٠

ما در غباری از دود سیگار ، قدح میزدیم .

تاریخ
١ سال پیش
متن
I/My mind was in a complete haze.
دیدگاه
٠

ذهنم کاملا مغشوش بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The road through the desert shimmered in the haze.
دیدگاه
٠

جاده ی صحرایی ، سراب وار میدرخشید .

تاریخ
١ سال پیش
متن
They vanished into the haze near the horizon.
دیدگاه
٠

آنها درمیانه گنگی افق محو شدند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Don't haze the new roommate, he's my cousin.
دیدگاه
٠

سر به سر همخونه جدیدمون نگذار ، اون پسر عمومه ( پسر عمه ، پسرخاله ، پسردائی )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I couldn't see her through the haze of smoke.
دیدگاه
٠

من نتونستم اون خانم رو ازبین اون همه دود تشخیص بدم .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Regular catcher Javy Lopez hit. 29 so Cox sent Lopez up to bat for Perez.
دیدگاه
٠

توپ گیر ثابت تیم ، جاوی لوپز ، ضربه ای به شماره۲۹ وارد کرد ، ازاین رو ، کاکس لوپز را فرستاد تا همه چیز را برای امتیاز گرفتن پرز دراین موقعیت مهیا ساز ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
Who was the hero of "The Catcher in the Rye"?
دیدگاه
٠

نقش اول فیلم " توپ گیر در چاودار " چه کسی بود ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Williams is the blocker and catcher of short passes.
دیدگاه
٠

ویلیامز ، در زمین بیسبال ، توب گیر و گیرنده پرتاب های کوتاه بشمار می آید .

تاریخ
١ سال پیش
متن
He fouled out to the catcher.
دیدگاه
٠

وی توپ گیر مسابقه را از زمین بازی اخراج نمود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The dog was a useful rat catcher in the warehouse.
دیدگاه
٠

آن سگ در زمینه شکار موش های انبار، بسیار مفید واقع شد. .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The catcher signaled him to swerve.
دیدگاه
٠

گیرنده توب به وی اشاره کرد تا توپ را بصورت انحرافی و چرخشی پرتاب نماید. .

تاریخ
١ سال پیش
متن
An umpire stands behind the catcher in baseball.
دیدگاه
٠

قاضی بازی بیسبال ، درحین مسابقه، همواره پشت سر توپ گیر قرار میگیرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The catcher was dinged on the head by a wild throw.
دیدگاه
٠

پرتاب رعد آسای توب بیسبال ، به طرز مهلکی به سر گیرنده توپ گیر اصابت کرد .