آیدا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tajikistan: کشور تاجیکستان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unfortunate: اشتباه unfortunate choices destroy ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undynamic: بی انرژی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refereeing: داوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refereeing: داوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keukenhof: بزرگ ترین باغ گل دنیا در هلند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keukenhof: بزرگ ترین باغ گل دنیا در هلند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tajikistan: کشور تاجیکستان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tajikistan: کشور تاجیکستان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paint oneself into a corner: خود را گرفتار کردن ، خود را در مخمص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

downsize: اخراج کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

syntactic: گرامری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epilate: کوتاه کردن مو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epilate: کوتاه کردن مو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fictionally: خیالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fictionally: خیالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at the crack of dawn: صبح زود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cafe au lait: نوشیدنی شیرقهوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cafe au lait: نوشیدنی شیرقهوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happen to: احتمالا if you happen to get into ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have money to burn: خیلی ثروتمند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in which: جایی که

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assent: والدین او بلاخره با ازدواج او موافق ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

israeli: اهل کشور اسرائیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

israeli: اهل کشور اسرائیل

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

golan heights: بلندی های جولان در اسرائیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jerusalem: شهر اورشلیم در اسرائیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

satiety: حد کمال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unreported: مخفی گزارش نشده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unreported: مخفی گزارش نشده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deep: سخت this game has deep levels این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rock solid: شکست ناپذیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sole: مجردی sole residence = خانه مجردی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let's face it: قبول کن ( پذیرش یک واقعیت سخت )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

submariner: کارکنان زیردریایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

submariner: کارکنان زیردریایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get one's ducks in a row: خود را کاملا آماده انجام کاری کردن

١ سال پیش

مدال‌های آیدا