Elmira - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

جدید ٦ ساعت پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sway: ادبی: خرامیدن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grate: grate on اعصاب کسی را خرد کردن نارا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scruff: a thin growth of beard = stubble ته ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utopia: برخی نظر شان بر این است ناکجاآباد ا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recognition: grant recognition رسمیت بخشیدن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harbour: در سر داشتن ( افکار بد، ترس، امید )

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elaborate: وقتی صفت باشد می تواند در معنی گستر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taxi: حرکت هواپیما روی باند فرودگاه پیش ا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screw loose: عقل ( کسی ) پاره سنگ برداشتن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plate: گراور - کلیشه printer`s plate= کلیش ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense: در بعضی جمله ها: تصور

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recorder: ضبط درست هست، نه ظبط. اگر به حفظ ز ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دت: در گویش نائینی یعنی دختر

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

some: کاربر N. sh آنچه شما نوشتی صحیح آن ...

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no way: محاله!

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short sighted: کوته بین کوته فکر کوته بینانه کوته ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set out: عزیمت/حرکت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far cry: be a far cry from خیلی فرق داشتن با ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

followed by: In English the letter Q is always f ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stroke of luck: خوش اقبالی خوش شانسی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low profile: محتاطانه عمل کردن، بی سر و صدا، بدو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caveat: هشدار ( حقوقی ) اخطاریه، اخطار رسم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offspring: اگر جگر گوشه مد نظر نویسنده باشد از ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defeatism: یأس - ناامیدی به نقل از فرهنگ پویا

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whatever the case: به هر حال در هر صورت هر چه که بود

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

code: اسم: اصول، ضوابط فعل: سربسته گفتن، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corncob: چوب بلال

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

office: چرا نمیشه گفت مطب، وقتی دیکشنری لان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

few and far between: انگشت شمار

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

particularly: گاهی شدت را نشان می دهد و در معنی خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agonising: دردناک عذاب دهنده رنج آور

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارزش داوری: ارزش داوری ( به انگلیسی: Value Judg ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put effort: برای کاری زحمت کشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oyster: the world is your oyster همه راه ها ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flanked: وسط دو نفر یا دو چیز قرار گرفته کنا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being: کاربر حسین، در آخر هفته بعد، یعنی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: بی چون و چرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open: پذیرای چیزی بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stepping stone: پلکان پیشرفت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authorities: طبق دیکشنری لانگمن the authorities ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مبتلا شدن: come down with something is a phras ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

custom: کاربر Alireza custom با costume مت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاوسر: جفری چاوسر ( به انگلیسی: Geoffrey C ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاوسر ۲۹۸۴: جفری چاوسر ( به انگلیسی: Geoffrey C ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

particularly: گاهی شدت را نشان می دهد و در معنی خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concerning: نظر خانم موسوی کاملا درست است. وقتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kievlyanin: نشریه محافظه کاری که طرفدار حکومت ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

johannes brahms: یوهانس برامس ( Johannes Brahms ) آه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make happen: محقق کردن عملی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in private: در خفا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albeit: albeit همه جا معنی البته نمی دهد و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in some sense: به عبارتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gravy: پول مفت، بادآورده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offspring: اگر جگر گوشه مد نظر نویسنده باشد از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse: وفق دادن درست نیست دوستان، immerse ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiddling the books: حساب سازی کردن To alter financial r ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut off: کاربر بهنام، در هیچ زبانی به صورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scent out: بو بردن از چیزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go on hunger strike: اعتصاب غذا

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Elmira