دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٦,٠٦٣
رتبه در دیکشنری
٣٠٠
لایک
٦٢٨
دیسلایک
٤٠
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
١
hoist with one's own petard توطئۀ کسی را بر ضد خودش به کار بردن با طناب خودش به دار آویختن
١ ماه پیش
٢
1. حمله کردن، حمله ور شدن، یورش بردن، پریدن، ( کتک ) زدن 2. به باد انتقاد گرفتن، توپیدن 3. ولخرجی کردن، پول زیادی بالای چیزی دادن به نقل از فرهنگ پویا
١ ماه پیش
٠
فرمان دادن، دستور دادن، امر کردن، رخصت دادن
١ ماه پیش
٠
انکارناپذیر
١ ماه پیش
٠
واقعیت باحال/جالب
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
A lot of teenagers develop acne.
٢
خیلی از نوجوان ها دچار آکنه می شوند. خیلی از نوجوان ها جوش می زنند.
٢ سال پیش
I'm happy to give you my opinion, but I'm really no judge of wine.
٠
خوشحالم از اینکه نظرم را به شما می گویم، اما درباره مشروب واقعا نظری ندارم.
٢ سال پیش
The captain judged that the ship would make land by morning.
٠
نظر ناخدا این بود که کشتی صبح به خشکی می رسد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.