دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٥٤
رتبه در دیکشنری
٤,٥٤٥
لایک
٥٢
دیسلایک
٦
جدیدترین پیشنهادها
٧ ماه پیش
٠
مچاله She wiped her nose with a well - used, scraggy piece of tissue زن با دستمال کاغذی ای مستعمل و مچاله بینی اش را پاک کرد.
٧ ماه پیش
٠
وکیل تسخیری
٧ ماه پیش
٠
سرایدار
٧ ماه پیش
٠
چروک - چین خورده grizzled nose "General Moloch. A grizzled veteran with a steadfast conservative outlook. "
٧ ماه پیش
٠
با عصبانیت گفتن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٠
رأی
١
پاسخ
٩٢
بازدید
An american official tild the cradle? به چه معناست cradle در اینجا به چه معناست؟
٦ ماه پیش
١
رأی
Cradle اسم یه مجلهی خبری آنلاینه که اخبار ژئوپلیتیکی آسیای غربی رو پوشش میده.
٦ ماه پیش