دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٦٠٢
رتبه در دیکشنری
٤,٧٥٩
لایک
٥٧
دیسلایک
٧
جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٠
مچاله She wiped her nose with a well - used, scraggy piece of tissue زن با دستمال کاغذی ای مستعمل و مچاله بینی اش را پاک کرد.
١ سال پیش
٠
وکیل تسخیری
١ سال پیش
٠
سرایدار
١ سال پیش
٠
چروک - چین خورده grizzled nose "General Moloch. A grizzled veteran with a steadfast conservative outlook. "
١ سال پیش
١
با عصبانیت گفتن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٠
رأی
١
پاسخ
١٤٨
بازدید
An american official tild the cradle? به چه معناست cradle در اینجا به چه معناست؟
١ سال پیش
١
رأی
Cradle اسم یه مجلهی خبری آنلاینه که اخبار ژئوپلیتیکی آسیای غربی رو پوشش میده.
١ سال پیش