دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٣٦
رتبه در دیکشنری
٤,٥٧٣
لایک
٥٠
دیسلایک
٥
جدیدترین پیشنهادها
٥ ماه پیش
٠
مچاله She wiped her nose with a well - used, scraggy piece of tissue زن با دستمال کاغذی ای مستعمل و مچاله بینی اش را پاک کرد.
٥ ماه پیش
٠
وکیل تسخیری
٦ ماه پیش
٠
سرایدار
٦ ماه پیش
٠
چروک - چین خورده grizzled nose "General Moloch. A grizzled veteran with a steadfast conservative outlook. "
٦ ماه پیش
٠
با عصبانیت گفتن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٠
رأی
١
پاسخ
٨٧
بازدید
An american official tild the cradle? به چه معناست cradle در اینجا به چه معناست؟
٥ ماه پیش
١
رأی
Cradle اسم یه مجلهی خبری آنلاینه که اخبار ژئوپلیتیکی آسیای غربی رو پوشش میده.
٥ ماه پیش