مدال‌های بهار افشار

١٦٠

٣,٨٠٦

٢٨

١

١٠

١٧

امتیاز‌ها

مدال‌ها

جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self pity: خود مظلوم بینی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heat: مخمصه

١١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

my fair lady: بانو زیبای من

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my fair lady: بانو زیبای من

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heat: مخمصه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is what it is: همینه که هست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

it is what it is: همینه که هست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رها کردن: unchain

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

such a wao: چه جالب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

such a wao: چه جالب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milder: soft

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toured: a journey or route all the way arou ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vager: شرط. شرط بندی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دور همی: gathering

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

penultima: یکی مانده به اخر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: بگی نگی نه چندان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slicing and dicing: سوختن و ساختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how biblical: چه مقدس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a lot of plates spinning: having a lot of things to do at the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a lot of plates spinning: having a lot of things to do at the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الکی حرف زدن: You Are talking nonsense

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کودک درون: inner child

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inner: inner child کودک درون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

RAD: مخفف radioactive به معنی خفن. That ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش