حمید سانی - جزئیات مدال‌ها

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

condescend: لطف میکنی ( منت بذاری ) با من بیایی ...

٤ روز پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

بستگی به جو گفتگو ومحاوره اون اشخا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crippling: سهمگین ومخرب - وحشتناک - کمرشکن، فل ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yearnments: طلب بخشش و آمرزش - درخواست مورد لطف ...

٦ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flaunting: قپی آمدن ( یا درکردن ) - بخود بالید ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stil stalling: مس مس کردن - ور رفتن - ول گشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cults: فرق ( جمع فرقه، cuit ) - مکاتب فکری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forensics: پزشکی قانونی - متخصصین بررسی صحنه ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forensics: پزشکی قانونی - متخصصین بررسی صحنه ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swamped: سخت گرفتارچیزی شدن - به ستوه آمده/م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swamped: سخت گرفتارچیزی شدن - به ستوه آمده/م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apostles: حواریون - مریدان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plunging neckline: یقه باز ( پیراهن ) - چاکدار، چاک با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scumbag: فرومایه - پست - اسکول - مشنگ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

placebo effect: اثر وتإثیرات تلقین ( مانندهنگامیکه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

placebo effect: اثر وتإثیرات تلقین ( مانندهنگامیکه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

praying eyes: نگاهی پیگیر ( جستجوگر ) - چشمانی مل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gnawed: ساییده شده - خورده شده - گاز گرفته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gnawed: ساییده شده - خورده شده - گاز گرفته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crippling: سهمگین ومخرب - وحشتناک - کمرشکن، فل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crippling: سهمگین ومخرب - وحشتناک - کمرشکن، فل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merrier: شادتر - بشاش تر - سرگرم کننده تر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pubic lice: شپش زهار - شپشهای شرمگاهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barging: تنه زدن/خوردن - ضربه زدن - صدمه دید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barging: تنه زدن/خوردن - ضربه زدن - صدمه دید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meh: چی بگم واله! - فرقی نمیکنه ( بنظرم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burglar alarm: آژیرخطر - دزدگیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snarky: کسیکه باطعنه وکنایه حرف میزنه و حرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snark: متلک - تیکه - سخنی بانیش وطعنه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggravated assault: ( حقوق ) تجاوز به عنف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

festered: عفونی شدن - عفونت کردن ( جراحت، زخم ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mutter: من من نکن، نمیفهمم چی میگی

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condescend: لطف میکنی ( منت بذاری ) با من بیایی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precious: شاهزاده واسه مردمانش، عزیزوگرامی بو ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precious: چون مادربزرگم اون گردن بندو بهم داد ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precious: من از افاده ای حرف زدنش بدم میاد.

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entail: چنین تصمیمی خطربسیار بزرگی، ازنظرسی ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های حمید سانی