دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٤,٩٣١
رتبه در دیکشنری
٧٨٩
لایک
٥٠٦
دیسلایک
٦٦
جدیدترین پیشنهادها
٢ سال پیش
١
زدودن، پالایش کردن، پالودن، پاک کردن
٢ سال پیش
٣
شکل دادن، ریخت زایی یا مورفوجِنِسیس یا مورفوژِنِز یک فرایند زیستی که در آن، جاندار به خود چهره می گیرد و ریخت جاندار در آن پدید می آید. به عبارت ساده ...
٢ سال پیش
٤
دست نخورده، اصلی، ذاتی
٢ سال پیش
١
قابل پرش، قابل پمپ کردن به طور مثال Jumpable products یعنی محصولات قابل پمپ کردن مانند پوره ها یا محصولات نیمه جامد
٢ سال پیش
٤
مقدار، مقدار مورد نظر از هر ماده
جدیدترین ترجمهها
٦ سال پیش
All that was left of the cake was crumbs.
١
همه آن چیزی که از کیک باقی مانده بود ، خرده ( خرده های کیک ) بود - تنها چیزی که از کیک باقی مانده بود. خرده های آن بود.
٦ سال پیش
They fed bread crumbs to the ducks.
٥
آنها خرده نان ها را به اردکها خوراندند - آنها اردکها را با مغز نان تغذیه کردند -
٦ سال پیش
The coffee bread is flavored with almond extract.
٢
نان قهوه با عصاره بادام ، طعم دار شده است.
٦ سال پیش
The teacher extracted an important paragraph from the book and read it to the class.
٤
معلم یک پاراگراف مهم را از کتاب انتخاب کرد و آن را در کلاس خواند.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.