کاوه جوانمرد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unforeseen: غیرمترقبه، دو از انتظار

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account: شرح ما وقع؛ شرح حال، شرح ماجرا an ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prerogative: اختیار ویژه، حق ویژه ( به واسطه موق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incur: 1. متحمل شدن [C1] You risk incurrin ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predator: 1. صیاد 2. استثمارگر

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

err on the side of something: دستِ بالا را گرفتن؛ جانب احتیاط را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: shed something خلاص شدن از چیزی . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prerogative: اختیار ویژه، حق ویژه ( به واسطه موق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egotistical: خود بزرگ بین؛ متکبّر thinking that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self conscious: شرمسار؛ خجالت زده؛ خِجِل self - co ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambition: 1. آرزو His burning ambition was to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a fuss: 1. make a fuss about sth الم شنگه ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ado: Much Ado About Nothing هیاهوی بسیا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come out with: پریدن حرف از دهان ( حرف غیر منتظره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentience: ذی شعور بودن ( احساس و ادراک ) ذی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fatal blow: ضربه مهلک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mounting evidence: شواهد فزاینده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blasphemous: موهن ( توهین آمیز نسبت به مقدسات )

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های کاوه جوانمرد