محبوبه امیر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disengage: دست کشیدن از چیزی یا کاری

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dropping: افت پیدا کردن کاهش یافتن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لازم الاتباع: binding

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subscribe: مشترک شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

volume: میزان

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delivering: فراهم کردن وفا کردن به عهد تحقق

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough minded: سر سخت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go in on something: شراکتی خریدن چیزی و سهیم بودن همه م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring to: نشان دادن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mastery: مهارت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subscribe: مشترک شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in proportion to: به نسبت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترتیب داده شده: Drawn up

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطعات سهام: bonds

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علت قانونی: legal reason

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play: به کار گرفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ineffectively used: بی استفاده، بلا استفاده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about: به معنای

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fail on: مسامحه کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pattern: عادت صفات و خصوصیات فردی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonobvious: غیرمعمول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tough minded: سر سخت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discussion: بررسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up flaws: بر طرف کردن نواقص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

activate: مطرح شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have driven: دست یافته اند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in time: زمان مناسب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get aligned: مرتب کردن در یک خط مستقیم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hop over something: پریدن از روی چیزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncalled: ناخواسته، بی مورد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unofficial source: منبع ناموثق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1 based: با عدد یک شروع می شود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tree of concept: نمودار درختی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dimensioned: طراحی شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plot: روی نمودار نشان دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inflict a wound: زخم زدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

missing link: حلقه مفقوده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plausible excuse: عذر موجه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a jerry builder: بساز و بفروش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the hand of the time: دست روزگار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got wise to him: دستش را خواندم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speak candidly: بی پرده صحبت کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a herculean task: کار حضرت فیل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cook somebody's goose: نقش برآب کردن، عقیم گذاشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to put one's card on the table: دست خود را رو کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jump into the lion's mouth: خو را توی دهن افعی انداختن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to laugh in someone's face: به ریش کسی خندیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

went the whole hog: سنگ تمام گذاشت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goofs off: از زیر کار در می رود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fall down on: شکست خوردن

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spindle fibers: تارهای دوکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spindle fibers: تارهای دوکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emerging: نوین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a fourtune: پول و پله به هم زدن، بار خود را بست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

here is the rub: دقیقا مشکل همین است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go in on something: شراکتی خریدن چیزی و سهیم بودن همه م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specify: قید کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thereto: به آن ها

١٠ ماه پیش

مدال‌های محبوبه امیر