مریم رمضانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principal investing: در شرکتهایی مانند سرمایه گذاری خصوص ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

savings and loan organization: انواع نهادهای پولی در حوزه وام و پس ...

٣ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

قدرت نرم (به انگلیسی : soft pow ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این و خودت دوختی؟ نه، کاش بلد بود ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

نرخ تبدیل جذاب به ازای هر امتیاز ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با یک مثال عرض کنم که: اگر مایع ی ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

how good you at playing gu ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

beat around the bush اصطلاح ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک خصیصه شخصیتی در انسان است. شخصی ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اگر معنی رسمی در ماهیت اقتصادی مد ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در سال 1941، موسسه آمریکایی حسابدا ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در جمله ای که اشاره کردید به ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slip to: اگر با to همراه شود، به معنای fall ...

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

انترناسیونالیسم Internationalism

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dual listing: پذیرش همزمان ورقه بهادار یک شرکت ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deductible: فرانشیز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

non performing: نرخ تسهیلات غیر در گردش بانک ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperbolic discounting: سوگیری رفتاری انسان در ترجیح نتایج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demutualisation: پروسه ای که وقتی که یک شرکت سرمایه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over the counter: بازار خارج از بورس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

highlight: اقدامات مهم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

water down: تعدیل و فروکش پیدا کردن اثر چیزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water down: تعدیل و فروکش پیدا کردن اثر چیزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the cards: یک اصلاح بریتیش "بعید بودن رخ دادن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggressively: بشدت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aggressively: بشدت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

source: تامین شدن {منبع}

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repossession: مالکیت مجدد بخصوص وقتی که یک خریدار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

float: در خصوص سهام و بازار مالی انتشار سه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pre eminence: برتری دادن، بالا بردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضریب نفوذ: coefficient of permeability

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash crops: محصولات دارای ارزش تجاری سازی ( مثل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lay over: در نیمه راه توقف کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay over: در نیمه راه توقف کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biweekly: هفته ای دوبار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biweekly: اگر در حال صفت بیاد هفته ای دوبار ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap fee: هزینه ای که مشاور یا مدیر سرمایه گذ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

engage with: ارتباط برقرار کردن، همکاری کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engage with: ارتباط برقرار کردن، همکاری کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assistant governor: نائب رئیس ( مثلا بانک یا موسسه و نه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relax: ( مثلا در خصوص اعمال محدودیت ) کم ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arbitration: میانجی گری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

migration: جابجایی و حرکت ( بسمت زیاد شدن ) ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

continuing: مداوم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retrain: بازآموزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fund raising: تامین مالی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unfolding: آشکارشونده، پدیدار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unfolding: آشکارشونده، پدیدار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frictionless: در خصوص بازار های مالی به بازاری گف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factor into: وارد کردن ( لحاظ کردن ) یک عامل در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

factor into: وارد کردن ( لحاظ کردن ) یک عامل در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mute: از شدت کاستن و تضعیف

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chartist: تحلیل تکنیکال سهام

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental accounting: حساب کتاب ذهنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifestation: گواه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warped: تار، تابدار، پیچ خورده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warped: تار، تابدار، پیچ خورده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperbolic discounting: سوگیری رفتاری انسان در ترجیح نتایج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrarian: خلاف گرایی ( کسی که برخلاف روند باز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dizzying: گیج کننده، سرسام آور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

conglomerate: شرکتهای هلدینگ ( یا گروه تولیدی ) ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distressed: تاحدودی بحرانی یا نزدیک به وضعیت بح ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net out: در نظر گرفتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawn down: مقدار سهم سرمایه ای که گذاشته میشه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

call down: در مال و سرمایه گذاری هم معنی با لغ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainability: تداوم پذیری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hike: بالا بردن قیمت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irrationality: نابخردی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

irrationality: نابخردی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reschedule: در حوزه بانک به معنای برنامه ریزی م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

underemployment: بیکار پنهان، اونایی که سرکارهستن ول ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underemployment: بیکار پنهان، اونایی که سرکارهستن ول ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistently: بلااستثناء

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insider trading: معاملات سهام ( یا دارایی های مالی ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reddit: انجمن یا گروهی از مردم در یک پلتفرم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monetisation: کسب درآمد از محل . . . ، تبدیل به پ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wash sale: فروش سهم یا ورقه در حالیکه شخص با آ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lumpier: هنگفتتر، قلنبه تر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drawdown: در زبان مالی و فارکس وقتی سهم خریدا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engagement: به معنای تعامل است زمانیکه در صنعت ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

componentwise: مولفه ای ، بصورت جزء جزء

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allow for: در نظر گرفتن، لحاظ کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recursive: تکرار شونده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recursive: تکرار شونده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bootstrap: در آمار متدی که نتیجه هر مرحله از ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

right off the bat: الساعه، بلافاصله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

right off the bat: الساعه، بلافاصله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هیئت علمی: faculty member

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on the shelf: نامطلوب و غیر مفید no longer useful

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deterrents: مانع، بازدارنده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

falling foul: تو دردسر افتادن، دردسر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complex: چندجانبه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reinsurance company: شرکت بیمه خوداتکایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regionally: درسطح منطقه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavy handed: دست و پاگیر و غیر حساس

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non performing: نرخ تسهیلات غیر در گردش بانک ها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the back of: به تبع، به پشتوانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the back of: به تبع، به پشتوانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contained: کنترل و مهار شده که از سطح مشخصی با ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

down the line: بعدا ، حال پس از یک کار یا شرایطی ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down the line: بعدا ، حال پس از یک کار یا شرایطی ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combined in: ترکیب و یکی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hire purchase: خرید اقساطی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hire purchase: خرید اقساطی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hire purchase: اجاره به شرط تملیک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

going forward: زین پس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

going forward: زین پس

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recapitalise: ( به ویژه موسسه بازرگانی ) دوباره س ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mutual company: شرکت سرمایه گذاری مشترک ( شرکتی که ...

١١ ماه پیش

مدال‌های مریم رمضانی