طاها تمسکی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شارش: به معنای انتقال در فیزیک میباشد. ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self confident: با اعتماد به نفس trusting in one's ...

١ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خشن: rough

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

traditionally: عمل یا کاری که به طور معمول{مرسوم} ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

event: event در متن ورزشی به معنای مسابقه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wardrobe: کمد دیواری ، انباری ، قفسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wardrobe: کمد دیواری ، انباری ، قفسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسهیل کردن: آسان تر کردن کار ی و یا زندگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تسهیل کردن: آسان تر کردن کار ی و یا زندگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outdated: دمده / تکراری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outdated: دمده / تکراری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ban: ممنوعیت / منع کردن / جلوگیری / قانو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ban: ممنوعیت / منع کردن / جلوگیری / قانو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

countryside: روستانشینان و مناطق روستایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

generalisation: عمومیت دادن، عمومیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generalisation: عمومیت دادن، عمومیت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont mention: لازم به ذکر نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont mention: لازم به ذکر نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

animated film: Animation is a dynamic medium in wh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animated film: Animation is a dynamic medium in wh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moving film: فیلم گریه آور / فیلم احساساتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعصاب: nervation

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اعصاب: nervation

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critics: کارشناسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critics: کارشناسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casting: پرخاش � ریخته گری کردن �

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

casting director: the person responsible for assignin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casting director: the person responsible for assignin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

either: یا - حتی - شاید - بجای

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diy store: abbreviation for do - it - yourself ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diy store: abbreviation for do - it - yourself ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

easy peasy: اصطلاح : مثل آب خوردن بسیار آسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

odd out: در بعضی از متن ها به معنی بیرون کشی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایبد بودن: مقید بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایبد بودن: مقید بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امثال: فامیل ها - افرادی که مثل هم هستند - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

امثال: فامیل ها - افرادی که مثل هم هستند - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شاهد: آن که هنگام روی دادن امری حضور دارد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چندگانگی: چند شکل بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتشگر گیتی: کنایه از روزگار آتش افروز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اتشگر گیتی: کنایه از روزگار آتش افروز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drama school: A drama school, stage school or the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drama school: A drama school, stage school or the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back seat: a passenger in a car who gives the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

silk: ابریشمی ، نج ابریشمی یا جنس اریشم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

picky eater: آدمی که هرغذایی را نمیخورد و در زمی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tutorial: برنامه یا کلاس آنلاین خصوصی در وسای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indicate: نشان دادن ، مدرک بر علیه چیزی ، ثاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entity: شخصیت ، هویت ، اخلاق ، رفتار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

violent: خشن ، رفتار نامتعاف ، بد اخلاق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gigantic table: a family which extends beyond the n ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gigantic table: a family which extends beyond the n ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burned out: to cause someone to lose energy and ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

time off: a period of time when you do not wo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

briefly: for a short time; fleetingly using ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baos: a Chinese steamed bread roll with a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baos: a Chinese steamed bread roll with a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self confident: با اعتماد به نفس trusting in one's ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spotlight: a lamp projecting a narrow, intense ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

critic: کارشناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critic: کارشناس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambitious: بلندپرواز ، جاه طلب having or showi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mean: تنگ چشم ، بخیل، تنگ نظر ، خسیس � بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ford: ford motor company �مارک ماشین� ، آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ford: ford motor company �مارک ماشین� ، آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indicate: نشان دادن ، مسجل کردن ، قبولاندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take after: شبیه به رفتار و اخلاق کسی عمل کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ie: در واقع. . . ، به معنای دیگرانگونه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweethearts: یار ، دلبر ، معشوقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweethearts: یار ، دلبر ، معشوقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pair work: کار دونفره برای این کلمه بهتره ، من ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

morally: از نظر اخلاقی، در دیدگاه اخلاقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justify: بی تقصیر و گناه نشان دادن، تصدیق، د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شارش: به معنای انتقال در فیزیک میباشد. ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brushed: در برخی متون میتواند به معنای به آر ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های طاها تمسکی