دکتر علی ناجی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rehashing: چیز تکراری ، تکرار مکررات ، تعمیر ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehashing: چیز تکراری ، تکرار مکررات ، تعمیر ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

round robin: دوره ای

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay abroad: توقف مهاجرت به خارج

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slot: زمان خالی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to browse: جهت جستجو ( بخصوص در اینترنت )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starve to death: گرسنگی منجر به مرگ از شدت گرسنگی مر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tidal wave: موج بزرگ مترادف tsunami : سونامی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tsunami: موج بزرگ در دریا مترادف : tidal wa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

movers and shakers: mover and shaker: ( informal ) : an ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

movers and shakers: mover and shaker: ( informal ) : an ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound as if: به نظر می رسد . . .

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound as if: به نظر می رسد . . .

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

true believer: پیرو حقیقی مومن واقعی ( منظور دارن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rocket science: سخت و غیر قابل فهم و انجام

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oversized fitting room: اتاق مناسب بی نظیر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

browse: در مغازه پرسه زدن و دیدن کالاها بدو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

off the beaten track: جایی که زیاد معروف و شناخته شده نیس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

death toll: آمار تلفات

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

death toll: آمار تلفات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintain supplies: تامین مایحتاج

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maintain supplies: تامین مایحتاج

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come across: مواجه شدن و رو در رو شدن مترادف : ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come across problems: با مشکلات مواجه شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come up against opposition: مواجهه با مخالف مترادف : encounter ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heading: پیش رو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heading: پیش رو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch up on: در جریان بودن ، اطلاع گرفتن ، مطلع ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shepherd: هدایت کردن ، پشت سر خود به راه اندا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go out: رابطه عاشقانه ( دوست دختری ، دوست پ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fall out: از عشق خود با بحث و جدل جدا شدن کس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fattening: چاق کننده پرچرب

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut down on: کم کردن مصرف مواد غذایی جهت کاهش وز ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spaghetti bolognese: دیس اسپاگتی به همراه سس گوشت و گوجه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spaghetti bolognese: دیس اسپاگتی به همراه سس گوشت و گوجه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost a fortune: خیلی باارزش و گران قیمت

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

primary: یا adj هست و یا noun adj : اولیه ، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

primary: یا adj هست و یا noun adj : اولیه ، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give out: hand out = give out = share = distr ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cost a fortune: be very expensive : خیلی گران بودن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

big up to you: آفرین بر شما ، دمت گرم ، بابا ایول

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worried: ناراحت بودن بخاطر نگرانی از اتفاق ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

across from: آنطرف ، آن سو مثال : There is a dru ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wet paint: رنگ خشک نشده ( هشدار برای مردم در ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wet paint: رنگ خشک نشده ( هشدار برای مردم در ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spectacular scenery: منظره ی تماشایی و دیدنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spectacular scenery: منظره ی تماشایی و دیدنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brown goods: وسایل الکترونیکی سرگرم کننده خانگی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brown goods: وسایل الکترونیکی سرگرم کننده خانگی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two can play that game: بچرخ تا بچرخیم . . .

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strand: رشته ، فیلد field . . . . . strand ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uninspiring: نا امید کننده غیر الهام بخش مایوس ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archeologically: وابسته به باستان شناسی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vesseles: مراسم آئین ها

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pay off: جواب میده اکیه ( یک اصطلاح هست که ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay off: if something you do pays off, it is ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it`s works wonders: غوغا می کنه معجزه می کنه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a sweet tooth: اهل شیرینی خوردن بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foodie: مترادف gourmet غذا شناس خبره ی غذ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burning issue: مساله بسیار مهم و حیاتی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burning issue: مساله بسیار مهم و حیاتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

favourable impression: تصور مطلوب

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roof terrace: بهار خواب پشت بام

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stab me in the back: نارو زدن از پشت خنجر زدن خیانت کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self steem: عزت نفس احترام به خود ارزش به خود

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intuition: برداشت های درونی بر اساس الهام

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

longing: میل و خواهش درونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

perceived: درک شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gripped: دلبسته مشتاق متعهد مشغول deeply eng ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meet: برآورده و تامین کردن ( نیاز و خواست ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retail therapy: درمان با خرید ( درمان برخی از افسرد ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indulgence: ولخرجی زیاد زیاده روی کردن مشتاق ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

collocation: کلمات ترکیبی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bull market: تجارت سودآور

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bull market: تجارت سودآور

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bull market: متضادش : bear market

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bull market: بازار بورسی که شاخص و ارزش سهامهاش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bear market: متضاد bull market بازار سهامی که شا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear market: متضاد bull market بازار سهامی که شا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assassins: حشیشیه یا حشّاشین نامی است که مخالف ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inherit property: اموال به ارث مانده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn up out of the blue: غیر منتظره رخ دادن ، پدیدار شدن ، ن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn up out of the blue: غیر منتظره رخ دادن ، پدیدار شدن ، ن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blazing row: رعد و برق

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regular intervals: فواصل زمانی منظم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regular intervals: فواصل زمانی منظم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

engagement: همکاری و مشارکت و درگیری افراد در ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arguably: شاید ، محتملا ، احتمالن ، بطور غیر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deeply engaged: عمیقا درگیر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distracted: گیج شده ، پریشان شده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agflation: افزایش قیمت مواد خوراکی و غذایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gripping drama: exciting and interesting play , mov ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gripping drama: exciting and interesting play , mov ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coastal region: منطقه ساحلی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coastal region: منطقه ساحلی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rsi: Repetitive Strain Injury

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invade: اشغال نظامی کردن تحت سیطره خود درآو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

born loser: بدشانس ( مادرزادی !! )

٩ ماه پیش

مدال‌های دکتر علی ناجی