پیشنهادهای مهدی کشاورز (١٥)
گرمکن
درود ُ سپاس در پاسخ به جناب محمدی واژه "من" با درونمایه ( مفهومِ ) اندیشه و منش، مفهومی کهنتر و بکار رفته در اوستاست، این واژه کم کم و در زبان پهلوی ...
این واژه در گویش اصفهانی به دیسه پیشِمون ( پیشِمان ) نیز واگویی می شود، بگمان بسیار، به چم "پیش اندیش" یعنی کسی که به رفتار پیشینش می اندیشد ( از روی ...
همچنین می توان از نوواژه "شیرمایه" بهره گرفت و بجای لبنیات "شیرمایگان" را بکار برد.
آلو در زبان پهلوی به دیسه " آلوگ" بوده و در نام میوه هایی مانند هلوگ، زردآلوگ، شفتالوگ و. . بکار رفته. آلوچه = آلوی کوچک
درجایی که امر به معنای موضوع باشد مانند [در این امر، حق با اوست] می توان از واژه های باره، زمینه، جستار و. . بهره برد.
قیچی
درود ُ سپاس درزبانهای کردی، لری، لکی و. . به مادر "دا" و "دایه" گفته می شود که برگرفته از "دایَگ" پهلوی ست. دایی کسی ست که وابسته و در پیوند با دایه ...
درونی، پنداری، پندارآمیز
ذهن، حافظه، یاد، خاطر ؛ گونه ای از هوش
حشره = موره یا موری حشرات = مورگان یا موریان
با سپاس از جناب سرور شجری که پیشنهادشان زیبا و شایسته کاربردی شدن است. من هم بجای واژگان لبنی و لبنیات، نوواژه های شیرپایه و شیرپایه ها را پیشنهاد م ...
شادروز - شاروز
نارواها
بازداری یا بازدارش