علي اصغر محمودي - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crank: مزاحم

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maroon: رنگ البالویی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bisque: رنگ کرم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exponent: توان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exponent: توان

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bored: خسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: Yes, if you don’t mind بله اگر برات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lipstick price: برچسب قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seperetly: بصورت جداگانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

funic: تونیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suit: کت و دامن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tumb: انگشت شصت دست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asprin: اسپرین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minus by: منهای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

points: نکته ها - اشاره کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moods: حالات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

TOE: انگشت شصت پا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roast duck: اردک کباب شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dooq: دوغ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm carnivore: من گوشتخوارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm vegeterian: من گیاهخوارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bill please: لطفا صورت حساب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

widowed: بیوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

widowed: بیوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crank: مزاحم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mandarin: نارنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beets: چغندر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabbage leaves: برگ کلم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house maker: خانه دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

house maker: خانه دار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

painter: نقاش ساختمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crimson: زرشکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crimson: زرشکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

firebrick: رنگ شرابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medium violet red: ارغوانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light yellow: شیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

green yellow: مغزپسته ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aqua: فیروزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aqua: فیروزه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dodger blue: نیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

navy: لاجوردی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bisque: رنگ کرم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misty rose: رنگ بژ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dim gray: رنگ دودی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maroon: رنگ البالویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maroon: رنگ البالویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corn silk: رنگ کاهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rosy brown: رنگ بادمجانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cyan: رنگ ابی دریایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cyan: رنگ ابی دریایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

purple: بنفش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occupations: مشاغل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

track and field: دو و میدانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

border crossing: عبور از مرز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interesting palces: جاهای ( مکانهای ) جالب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

buy souvenirs: خرید سوغاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nest bus: اتوبوس بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airsickness: هواپیمازدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by boat: با قایق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blancket: پتو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hostel: خوابگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostel: خوابگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bath towel: حوله حمام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire door: درب اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hair dryer: سشوار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

air conditioner: تهویه کننده هوا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

directions: مسیرها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ran out: تمام شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ran out: تمام شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my car ran out of gas: ماشین من بنزین تمام کرده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mu car has broken down: ماشین من خراب شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

traffic lights: چراغ راهنمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traffic lights: چراغ راهنمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go straight: مستقیم برو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

straight ahead: مستقیم به جلو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opposite to: روبروی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opposite to: روبروی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emergency: اضطراری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm lost: من گم شدم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm lost: من گم شدم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vocabluray: اقامتگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digree: درجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

studies: مطالعات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pharmaceutics: داروسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmaceutics: داروسازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

script screenplay: فیلمنامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thriller movie: فیلم پر هیجان یا پلیسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thriller movie: فیلم پر هیجان یا پلیسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home movie: فیلم خانوادگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

won: برنده شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

piper: نی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bugles: شیپور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tedpix: شاخص کل بورس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

2 methodology: روش شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

production costs: هزینه تولید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

estimating the costs: برآورد هزینه ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oversea: خارج از کشور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on odd days: روزهای فرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on odd days: روزهای فرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reviewed: دوره کردن - مرور کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hops: لنگان لنگان راه رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co authored: با همکاری هم نوشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

co authored: با همکاری هم نوشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a guide: راهنما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose sight: چشم پوشی کردن - از بین رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose sight: چشم پوشی کردن - از بین رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

co authored: مشترک تألیف - با همکاری هم نوشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an authority: اقتدار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a measurable: قابل اندازه گیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an abundant: فراوان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combination period: دوره ترکیبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bond price: قیمت اوراق قرضه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the youngest: جوانترین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the worst: بدترین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diversification: تنوع بخشی یکی از شیوه های کاهش خطر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dividends: سودی که از شرکت عاید سهامداران می ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equity: سرمایه : بیانگر ارزش مالکیت شرکت ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the last: دیرترین - اخرین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the last: دیرترین - اخرین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaflets: اعلامیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trilled: جاری شدن - روان شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crule behavior: رفتار بی رحمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

headach: دردسر

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علي اصغر محمودي