کامران بهمنی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood brain barrier: در اصطلاح پزشکی سد خونی مغزی یا ( B ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basal ganglia: هسته های پایه ای در مغز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

megalomaniac: خود شیفته

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bandobast: حفاظت از یک شخص، ساختمان، یا سازمان ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sweep stake: قرعه کشی تبلیغاتی برنامه ای که در آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweep stake: قرعه کشی تبلیغاتی برنامه ای که در آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canvassing: برقراری سیستماتیک ارتباط مستقیم خان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

savings: پس انداز ذخیره مالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upscale: 1 - کالای قابل ارتقا کیفی 2 - کالای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self security: خود ایمنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

protoplanetary: نوسیاره ای مربوط به سیاره در آستانه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

novo: نوین - نوظهور ( به ویژه در هنر )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

novo: نوین - نوظهور ( به ویژه در هنر )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffee cupping: چشیدن و بوییدن قهوه تست عطر و طعم ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doneness: پخته و آماده بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doneness: پخته و آماده بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preground: از پیش آسیاب شده، قبلاً آرد شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hobbyist: علاقمند آماتور، اهل سرگرمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yutz: نادان یا به دردنخور این واژه اصالت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baby spinach: نوعی اسپناچ با برگ های کوچکتر و طعم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوسیاره: Protoplanet

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough edge: پذیرفتنی اما با یکی دو عیب کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

candyland: یک بازی تخته ای که �پادشاهی ماجراها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quant jock: تحلیلگر کمیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boxed item: نوشته کادربندی شده بخش درون کادر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pet rock: قلوه سنگ هایی که به شکل جانوران خان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emission cap: کلاهک تصفیه گاز خروجی - ضد گاز اگزو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

golden jubilee: جشن پنجاهمین سالگرد مشهور به سالگرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no brainer: آشکار - بی نیاز به فکر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خزانه ٔ تفنگ: Chamber

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold case: پرونده باز پرونده به سرانجام نرسیده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cold case: پرونده باز پرونده به سرانجام نرسیده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silk screen: چاپ سیلک روشی برای چاپ تصویر با است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self parody: خود آزاری خود آزمایی تقلید کارهای خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

car valet: ماشین شور سرویس کار خودرو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neophilia: تازه دوستی نودوستی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awesomeness: هیبت ابهت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all cause mortality: اصطلاحی آماری برای یک بیماری مرگبار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

touch typing: تایپ کردن سرعتی بدون نگاه کردن به ص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

implicit memory: حافظه پنهان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

riding the tube: مترو سواری سفر با مترو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the tube: مترو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteritis: سرخرگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diem: روز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

notalgia paresthetica: سندرم نوتالژیا پارستتیکا [NP] یک عا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood brain barrier: در اصطلاح پزشکی سد خونی مغزی یا ( B ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f2: دانشجوی پزشکی در حال آموزش برای تحص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ego depletion: فرسایش توان و تصمیم گیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two humped camel: شتر دو کوهان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

table scrap: پسمانده غذای ( که از روی میز جمع آو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

groundfish: ماهیان کف زی که در کف دریاها زندگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freshwoman: دانشجوی دختر سال اول، زن تازه وارد، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canalisation: زه بندی، کاریز زدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pulverise: ساییدن و پودر کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overbond: 1 - محدوده ی چیزی را زیادی گسترده ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non credit: درس یا کلاسی که واحد درسی به حساب ن ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های کامران بهمنی