ز ر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

competing interest: منافع متعارض - تعارض منافع

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watercore: آب گزیدگی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

soft money: کمک مالی غیر مستقیم ( پول نرم ) - ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selective perception: ادراک انتخابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treatment variable: متغیر مستقل - متغیر مداخله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acetate: صفحهٔ ضبط فونوگراف که از استات ساخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bulletproof: خدشه ناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monetizable: پول ساز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fire sale: حراج دارایی ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire sale: حراج دارایی ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tail risk: ریسک تعقیبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half as many: پنجاه درصد بیشتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

many again as: 50 درصد بیشتر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brainwriting: فکرنویسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unimpeded: بلامانع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bridge loan: وام موقت - وام واسطه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competing interest: منافع متعارض - تعارض منافع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competing interest: منافع متعارض - تعارض منافع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring to life: جان بخشیدن/ روح تازه دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bail in: کسر سرمایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salary band: طبقه حقوق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boiling the ocean: آب از آتش برآوردن - اشاره به کار مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burndown chart: نمودار کار باقیمانده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick to the knitting: تمرکز روی حوزه ها آشنا، به جای تنوع ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های ز ر