مائده کلانتری - جزئیات مدال‌ها

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irrupt: معنی فوران و آتشفشان ندارد فوران er ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come apart: خرد شدن، تخریب، پاشیدن، به هم خوردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incremental: افزایش تدریجی

٨ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypocaust: گربه رو ( راهروهای باریک و کم ارتفا ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job in hand: کاری که در دست اقدام است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seahore: ساحل - خط ساحلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

division: تمایز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reconquest: فتح مجدد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tongued and grooved: کام و زبانه ( نوعی اتصال )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

downdraught: گردش هوا از بالا به پایین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conservatism: تمایل به ثبات در برابر تغییر به خصو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conservatism: تمایل به ثبات در برابر تغییر به خصو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noble: در حالت اسم یعنی اشراف زاده. شخصی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diaperwork: طرح های لوزی شکل با آجر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iberian: شبه جزیره اسپانیا ارتباطی به قفقاز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iberian: شبه جزیره اسپانیا ارتباطی به قفقاز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

illusionistic: توهم آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spandrel: لچکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

town house: خانه های مشابهی که مجاور هم و در یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

globe maker: کسی که ماکت کره زمین می سازد.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twofold: دو جانبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elector: a German prince entitled to take pa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elector: a German prince entitled to take pa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

series: متوالی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bastion: برجک دیدبانی در بالا و گوشه های دژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bastion: برجک دیدبانی در بالا و گوشه های دژ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mathematical tile: a building material used extensivel ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sand down: سمباده زدن یا صیقل دادن سطح

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sand down: سمباده زدن یا صیقل دادن سطح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wire saw: اره مویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grog: سفال یا آجر خرد شده که به عنوان افز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grog: سفال یا آجر خرد شده که به عنوان افز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stateroom: اتاق تشریفات. اتاق بزرگی برای مراسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warm buff: رنگ کرم بژ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rustication: در معماری به عملیات ساخت سنگهایی گف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occur: شکل گرفتن، تشکیل شدن ( در مورد سنگه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

through the ages: در طول تاریخ، در طول اعصار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through the ages: در طول تاریخ، در طول اعصار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barrel vault: low barrel vault به معنی طاق آهنگ ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carriageways: مسیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upon: mile upon mile تاکید بر تعداد زیاد. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecclesiologist: مطالعه در مورد کلیسا In Christian t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glowing: درخشان. چشمگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

galletting: یک تکنیک معماری است. قطعات کوچک سنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

free form: بدون تبعیت از فرم و سبک معینی. فرم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go into practice: وارد کار عملی شوید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prairie: در معماری: prairie style یکی از سبک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prairie: در معماری: prairie style یکی از سبک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call bluff: اثبات ادعا. To challenge someone t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call bluff: اثبات ادعا. To challenge someone t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

design at hand: در معماری: طراحی دست آزاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

folly farm: در انگلستان به محوطه هایی مانند پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organ case: ارگ کلیسا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

banks of lifts: مجموعه آسانسورها در ساختمانهای بلند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gas fired: گاز سوز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social housing: مسکن ارزان قیمت که دولت برای اقشار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social housing: مسکن ارزان قیمت که دولت برای اقشار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polytechnic: فنی حرفه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polytechnic: فنی حرفه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intersperse: آمیختن و ترکیب شدن با چیز ( های ) د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outpouring: غلیان. فوران.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relieving arch: قوسی که در بالای نعل درگاه اجرا می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curved arch: قوس نیم دایره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stone dressing: بافت دار کردن سطح سنگ. تیشه ای یا ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stone dressed: سنگ تیشه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condensation: در معماری: تعریق. تبدیل بخار آب هوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold bridging: در معماری: پل حرارتی. وقتی در عایق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

textbook example: مثال و نمونه خیلی واضح و روشن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

textbook example: مثال و نمونه خیلی واضح و روشن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

latter: تفاوت later و latter Later refers t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snapped header: آجر چارک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

organ: ارگ کلیسا که شامل لوله های عمودی زی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scove: ایجاد اندود گلی روی توده آجرها در ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cut stone: سنگ بادبر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perpend: در معماری: بند عمودی بین آجرها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cornice: در معماری: رخ بام. حاشیه ای که زیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

matt weave: تار و پودی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

city: متولی شهر، حاکم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battlements: کنگره بالای برج یا حصار دفاعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mughal: گورکانیان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mughal: گورکانیان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mughal empire: امپراتوری گورکانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old north: به کارولینای شمالی گفته می شود.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non hydrated lime: آهک زنده= Non - Hydrated lime آهک م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrated lime: آهک مرده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشکیک: gradation

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cocktail dress: لباس مجلسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfort zone: حریم آسایش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ground vibration: ارتعاش سطحی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مائده کلانتری