نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roll by: سپری شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hope against hope: امید واهی داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hope against hope: امید واهی داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرپشت: Bushy Lush Thight
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exuberantly: بسیار شدید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
birth rate: نرخ زاد و ولد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slashing: بریدگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nuance: جزئیات تفاوت جزئی محتوای کلام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: توضیح دادن توجیه کردن شامل بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
register: گونه ی زبانی ( هر صنف گونه ی زبانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیطنت کردن: Act up
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شلوغ نکن: Don't make mischief
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gambit: عبارت های آماده برای شروع ، حفظ و پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به صورت پاشیدن: Splash water on my face
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
glass case: ویترین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
warranted: مورد نیاز موجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speculator: خرید و فروش کننده ای که با حدس زدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ideological: ایدئولوژیکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
assisted: کمک کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gimpy: چلاق . ناتوان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take an interest in: علاقه مند شدن به
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look up: الگو قرار دادن به دیده ی تحسین نگاه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pinched: لاغر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beam: خندیدن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعریف کردن: Relate Narrate Recount
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nonchalance: بی علاقگی و بی تفاوتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inconsistency: عدم ثبات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bewildered: مات و مبهوت . گیج و شگفت زده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toiletry: لوازم آرایش ( حالت جمع )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
devious eyes: چشم چپ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feebly: به طور ضعیف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the capacity of: در مقام ِ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
establishment: تشکیلات . دم و دستگاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gulf: شکاف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
midge: مگس ریز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
courtier: عضو دربار شاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
courtier: عضو دربار شاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
attired: پوشیده . ملبس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flatteringly: به گونه ای که چیزی خیلی به یه نفر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
species: جمع و مفرد یکسان است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cosmetologist: آرایشگر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bore: چیز خسته کننده . چیز ناخوشایند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live on the edge: زندگی پر ریسک و خطری داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live on the edge: زندگی پر ریسک و خطری داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hold forth: طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold forth: طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bear on: مربوط بودن به
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harness: ساز و برگ اسب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tug at: کشیدن محکم کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
agronomical: مربوط به کشاورزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike: به نظر رسیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obliged: ممنون مدیون مجبور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incur: بالا آوردن ( بدهی ) برانگیختن موج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
AS: به گونه ای که به شیوه ای که
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
subjunctive: وجه التزامی فعل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subjunctive: وجه التزامی فعل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر فیس و افاده: Bumptious
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی ادب: Rude Impolite Churlish
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bah: تحقیر و ناراحتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چه بهتر: So much the better
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چه بهتر: So much the better
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proceed: دست به کار شدن شروع کردن کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
respective: مربوطه مربوط به خود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carousel: چرخ و فلک افقی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aristocratism: اشرافیت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
observant: حواس جمع. تیز بین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
involuntarily: استرس روی v
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overtake: رسیدن به کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شلوغ کردن: Bustle
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راه افتادن: Set off Set out Go off Start out
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرجی: Sultry
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
finch: فنچ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
finch: فنچ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته ی کلام از دستم در رفت: I lost my train of thought
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رشته ی کلام از دستم در رفت: I lost my train of thought
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead up to: تهیه ی مقدمات برای چیزی ، حرفی مقد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passable: قابل گذران کردن ( در مورد پول برای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
this far: تا الان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشیدن اب: Spatter
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
file a claim: یادداشت کردن خسارات وارد شده و مبلغ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clergy: Clergy حالت جمع داره به معنی روحانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرما خوردن: Catch a cold
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرما خوردن: Catch a cold
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drawn: خسته و بیمار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکستن انگشتان: Crack knuckles
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strike a blow: ضربه زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نشانه ی بد: An evil omen
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش نیاز: Prerequisite
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسپند دود کن: Censer
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solemnity: وقار جدیت تشریفاتی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
patent leather shoes: کفش ورنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زرشکی: Crimson Carmine
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زرشکی: Crimson Carmine
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out front: دم در
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
necking: ماچ و بوسه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruffled: دارای حاشیه ی چین دار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burner: سر شعله . ( روی اجاق گاز )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
studio bed: مبل تخت شو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
becoming: برازنده ( لباس )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tearoff: کندن لباس . در آوردن لباس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب پاشیدن: Dash water on the face
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
block: ساختمان بزرگ a large building that ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corsage: گلی که به لباس میزنن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pencil tray: جا مدادی و خودکاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cluttered: شلوغ پلوغ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cluttered: شلوغ پلوغ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bete noire: آدم یا چیز نفرت انگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bon mot: سخن هوشمندانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
junta: نظامیان حاکم شورای نظامی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
junta: نظامیان حاکم شورای نظامی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tarnish: تاری . کدری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tarnish: تاری . کدری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tarnish proof: مات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stack: تلنبار کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wring out: چلاندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in confusion: نامرتب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تعدیل نیرو: Downsizing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forklift: لیفتراک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adverse reaction: عوارض جانبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
adverse reaction: عوارض جانبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
startling: شگفت انگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gasp: تعجب کردن و آه کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فلفل قرمز دراز: Cayenne
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fend for oneself: محافظت کردن از خود . گلیم خود رااز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ripe: آماده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dust mop: طی گردگیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پخش کردن: Hand out Give out Put out
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wash one's mouth with soap: سرزنش کردن . دعوا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt: پیچ ته صاف ( پیچ معمولی میشه screw ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
efficiently: بدون فوت وقت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peakish: بیمارگونه . لاغر و نحیف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جدول کنار خیابان: Curb
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shingle: پوشش سقف ، معمولا شیروانی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear on: پیشرفت کردن . ادامه یافتن . اذیت کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disenchanted: خالی از جذبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
metathesis: در زبانشناسی: جابجا تلفظ کردن دو صد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خودتو کنترل کن: Get hold of yourself
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disoriented: آشفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کارتو تا کجا رسوندی: ? How's your work coming
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sore: ناراحت Don't get sore ناراحت نشو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ride on: سوار شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chrome: نقره ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بالاکشیدن اب بینی: Sniffle
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maneuver: ترفند . تدبیر کار با مهارت فریب دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جعبه ی لوازم ارایش: Compact
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شوفاژ: Radiator
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شوفاژ: Radiator
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close: Closeبا صدای s = صفت ( نزدیک، صمیم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mystery: رمز . راز . چیز رمزآلود . کتاب رمز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runaround: اینور اونور میخوام برم، کار دارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saucepan: قابلمه ی دسته دار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا الان: As yet
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تا الان: As yet
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مبادله ی کالا به کالا: Barter
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شهوتی: Licentious
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ventriloquist: کسی که به جای عروسک صحبت میکند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت خواب بچه با نرده: Crib
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نیمرو: Sunny side up
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
edge: آرام حرکت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یه اهنگ تو ذهنم تکرار میشه: A tune was running through my head
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snowsuit: کاپشن سرهمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ماشین پنچر شد: The car got a flat tire
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چرخ خرید: Pushcart
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میوه ی مصنوعی: Imitation fruit
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kiddie: بچگانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جوب: Street gutter
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکست عشقی: Love broken
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
falsely: به دروغ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نوشابه: Coke
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slipcover: روکش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amiable: خوش اخلاق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تقسیم کردن: Dole out
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تقسیم کردن: Dole out
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counter: میز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
powdering one's nose: دستشویی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
poached egg: تخم مرغ آب پزی که زردش پخته نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poached egg: تخم مرغ آب پزی که زردش پخته نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
egg: poached egg تخم مرغ آب پزی که زردش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
declaim: سخنرانی کردن رسمی و با شور و حرارت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
antithesis: تضاد . تناقض. نقطه ی مقابل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unmitigated: تمام عیار ، کامل ( معمولا چیز بد ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
repugnant: نفرت انگیز. متناقض
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پلاستیکی: Rubber
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confusedly: به صورت درهم و برهم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کاسه ی روشویی: Wash basin
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سنجاق مو: Barrette
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چرم مصنوعی: Imitation leather
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consult: بررسی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
لو دادن: Give away
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over one's shoulders: نگران بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faded: رنگ و رو رفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call to sb: صدا زدن کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fetish: هوس، وسواس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel around: کورمال کورمال گشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel around: کورمال کورمال گشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of a sudden: در یک لحظه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
archway: گذرگاه پوشیده ی گنبدی شکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
archway: گذرگاه پوشیده ی گنبدی شکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
to the exclusion of: به استثنای حتی به قیمت از دست دادنِ
١٠ ماه پیش