Arezou Mhn - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aborginal: بومی، ( با حروف بزرگ ) مربوط به بوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aborginal: بومی، ( با حروف بزرگ ) مربوط به بوم ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

morally: اخلاقی، مطابق اخلاق، طبق موازین اخل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

morally: اخلاقی، مطابق اخلاق، طبق موازین اخل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rag and bone man: کهنه خر، ( در محاوره ) کاسه بشقابی، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

victimization: آزار، اذیت، شکنجه، تعدی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideology: مرام، مسلک، مکتب، نظریۀ غیرعلمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ideology: مرام، مسلک، مکتب، نظریۀ غیرعلمی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiendful: شیطانی، اهریمنی، شریرانه، شیطان صفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hubris: تکبر، نخوت، تفرعن، خودبرتربینی.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hubris: تکبر، نخوت، تفرعن، خودبرتربینی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

varigated: ( برگ، گیاه ) رنگارنگ، چندرنگ، خال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tongue: put/ stick one's tongue out زبان خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tongue: put/ stick one's tongue out زبان خو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supersed: جایِ. . . را گرفتن، جایگزینِ. . . ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supersed: جایِ. . . را گرفتن، جایگزینِ. . . ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scapegoate: سپرِ بلا، بلاگردان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impoverishment: تحلیل رفتگی، بی بنیگی، ضعف، بی قوتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compulsively: ۱. از روی وسواس، بی اختیار، بی اراد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compulsively: ۱. از روی وسواس، بی اختیار، بی اراد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfashionable: قدیمی، از مُد افتاده، نامعمول، نامت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reflexive: عمل یا رفتار غیرارادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reflexive: عمل یا رفتار غیرارادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self defeating: ( عمل و غیره ) محکوم به شکست، چیزی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self defeating: ( عمل و غیره ) محکوم به شکست، چیزی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undifferentiated: یکپارچه، یکدست، به هم پیوسته، تفکیک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undifferentiated: یکپارچه، یکدست، به هم پیوسته، تفکیک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bereft: مأیوس، ناامید، غریب، ناتوان، عاجز. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adulthood: بلوغ، کمال، بزرگسالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escapist: واقعیت گریز، واقع گریزانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solipsistic: ( فلسفه ) خودانگارانه، خودباورانه، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unflagging: کاهش ناپذیر، خستگی ناپذیر، خلل ناپذ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

set aside: کنار گذاشتن، پس انداز کردن، ( وقت ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sadomasochist: آزارخواهی، آزارگری، سادومازوخیسم. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

latchkey child: کودکی که مادرش کار می کند.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ampilification: ( سخن، فکر، داستان ) تفصیل/ بسط/ گس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

see to the door: بدرقه کردن/ مهمان را تا جلوی درِ خر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infallibly: مطمئناً، صددرصد، بی شک

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های Arezou Mhn