ترجمههای رضا خ. قاضی (١٥)
دوباره با یک اصطلاح مربوط به کتاب درسی برگشتیم.
او به وضوح متوجه شد که اصطلاح جدید بسیار مسئله ساز است، اما نه آنقدر جذاب که تمام توجه خود را به آن معطوف سازد.
پرسش های مختص آزمون و تمرینات داخل درس اصطلاحاتی جاافتاده هستند.
جانسون با زبان مبتذل ویژه ی خود، از عملکردش دفاع می کند.
تنوع نهفته در پس شباهت ظاهری اصطلاحات، حتی تنها در آثار یک آهنگساز، قابل توجه است.
این اصطلاح مشوق یک عادت ناپسند است تا باور کنیم زندگی قرار است مرتب و مدون مانند یک کتاب درسی باشد.
هر دو اپرا سرشار از اصطلاحات روز است.
من اصطلاح موسیقی عامه پسند مدرن را می پسندم.
محلی ها این اصطلاح را برای یک ساختمان قدیمی به کار می بردند.
وقتی از اصطلاح �حالم خوش نیست� استفاده کردم، دوست ژاپنی من نفهمید چی گفتم.
۱: بهتره این هفته دستی به سر و روی اتاق زیر شیروانی بکشیم. ۲: این هفته فرصت خوبیه تا اتاق زیر شیروانی را مرتب کنیم.