idiom

/ˈɪdiəm//ˈɪdɪəm/

معنی: لهجه، زبان ویژه، اصطلاح
معانی دیگر: سبک ویژه، سبک منحصر به فرد، نحوه ی بیان، زبانزد، گویش، زبان محلی، گویش حرفه ای یا صنفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a verbal expression that cannot be understood merely by knowing the individual meanings of its elements, as with the phrase "break down," meaning "to lose one's mental stability."
مترادف: dialect, vernacular
مشابه: colloquialism, construction, expression, locution, definition 2: the unique grammar, syntax, and vocabulary of a particular language, dialect, or regional style. the idiom of the southern United Statessynonyms: dialect, vernacular

- When I used the idiom "under the weather," my friend from Japan didn't understand.
[ترجمه رضا خ. قاضی] وقتی از اصطلاح �حالم خوش نیست� استفاده کردم، دوست ژاپنی من نفهمید چی گفتم.
|
[ترجمه گوگل] وقتی از اصطلاح "تحت هوا" استفاده کردم، دوستم از ژاپن متوجه نشد
[ترجمه ترگمان] دوست من از ژاپن متوجه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the idiom of the southern United States
[ترجمه رضا خ. قاضی] اصطلاحی متعلق به لهجه ی جنوب ایالات متحده
|
[ترجمه گوگل] اصطلاح جنوب ایالات متحده
[ترجمه ترگمان] the ایالت های جنوبی ایالات متحده آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a specialized language or vocabulary used by a particular group; jargon.
مترادف: cant, jargon, lingo, parlance, patois, phraseology, slang
مشابه: argot, language, talk, vernacular

- the idiom of early jazz musicians
[ترجمه رضا خ. قاضی] اصطلاحی متعلق به موسیقی دانان سبک جاز متقدم.
|
[ترجمه گوگل] اصطلاح نوازندگان جاز اولیه
[ترجمه ترگمان] زبان نوازندگان سبک موسیقی جاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a distinctive style of expression, as in art or music, that is characteristic of a particular artist, group, or period.
مترادف: modality, phraseology, style
مشابه: cant, vernacular

- the surrealist idiom
[ترجمه رضا خ. قاضی] اصطلاح فراواقع گرایانه
|
[ترجمه گوگل] اصطلاح سوررئالیستی
[ترجمه ترگمان] اصطلاح surrealist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the idiom of carlyle
سبک مختص کارلایل

2. in the idiom of lawyers
به نحوه ی بیان وکلای دادگستری

3. "monday week" is an idiom meaning: a week after next monday
"monday week" اصطلاحی است بدین معنی: یک هفته پس از دوشنبه ی آینده

4. he influenced forever the idiom of classical music
او سبک موسیقی کلاسیک را برای همیشه تحت تاءثیر قرار داد.

5. It was an old building in the local idiom.
[ترجمه رضا خ. قاضی] محلی ها این اصطلاح را برای یک ساختمان قدیمی به کار می بردند.
|
[ترجمه گوگل]این یک ساختمان قدیمی در اصطلاح محلی بود
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان قدیمی در لهجه محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I like the idiom of modern popular music.
[ترجمه رضا خ. قاضی] من اصطلاح موسیقی عامه پسند مدرن را می پسندم.
|
[ترجمه گوگل]من اصطلاح موسیقی عامه پسند مدرن را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من اصطلاح موسیقی popular را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both operas are very much in the modern idiom.
[ترجمه رضا خ. قاضی] هر دو اپرا سرشار از اصطلاحات روز است.
|
[ترجمه گوگل]هر دو اپرا بسیار در اصطلاح مدرن هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو اپرا در زبان مدرن خیلی زیاد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What word does this idiom come under?
[ترجمه رضا خ. قاضی] این اصطلاح ذیل کدام کلمه می آید.
|
[ترجمه گوگل]این اصطلاح زیر چه کلمه ای می آید؟
[ترجمه ترگمان]این اصطلاح چه خبر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This idiom encourages the very bad habit of believing that life is going to be as neatly packaged as a school textbook.
[ترجمه رضا خ. قاضی] این اصطلاح مشوق یک عادت ناپسند است تا باور کنیم زندگی قرار است مرتب و مدون مانند یک کتاب درسی باشد.
|
[ترجمه گوگل]این اصطلاح این عادت بسیار بد را تشویق می کند که باور کنیم زندگی قرار است به زیبایی بسته بندی کتاب درسی مدرسه باشد
[ترجمه ترگمان]این عبارت عادت بسیار بدی را تشویق می کند تا باور کنند که زندگی به اندازه یک کتاب درسی مدرسه بسته بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This expression is against idiom.
[ترجمه فاطمه] حالتش بر خلاف اصطلاحه
|
[ترجمه گوگل]این عبارت بر خلاف اصطلاح است
[ترجمه ترگمان]این اصطلاح در برابر لهجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The variety underlying the superficial similarity of idiom is enormous, even within the work of a single composer.
[ترجمه رضا خ. قاضی] تنوع نهفته در پس شباهت ظاهری اصطلاحات، حتی تنها در آثار یک آهنگساز، قابل توجه است.
|
[ترجمه گوگل]تنوع زیربنای شباهت ظاهری اصطلاح بسیار زیاد است، حتی در آثار یک آهنگساز
[ترجمه ترگمان]تنوع ظاهری عبارت زبان، حتی در اثر یک آهنگ ساز، بسیار عظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Johnson defends his activities in the vulgar idiom characteristic of him.
[ترجمه رضا خ. قاضی] جانسون با زبان مبتذل ویژه ی خود، از عملکردش دفاع می کند.
|
[ترجمه گوگل]جانسون از فعالیت های خود با اصطلاح مبتذل مشخصه او دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]جانسون از فعالیت های خود در زبان عامیانه عامیانه دفاع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Coursework and examination questions are an idiom in themselves.
[ترجمه رضا خ. قاضی] پرسش های مختص آزمون و تمرینات داخل درس اصطلاحاتی جاافتاده هستند.
|
[ترجمه گوگل]سوالات درسی و امتحانی به خودی خود یک اصطلاح هستند
[ترجمه ترگمان]سوا لات و استنطاق زبان خود اصطلاح زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He evidently found the new idiom interestingly problematic, but not attractive enough to compel his full attention.
[ترجمه رضا خ. قاضی] او به وضوح متوجه شد که اصطلاح جدید بسیار مسئله ساز است، اما نه آنقدر جذاب که تمام توجه خود را به آن معطوف سازد.
|
[ترجمه گوگل]او ظاهراً اصطلاح جدید را به طرز جالبی مشکل‌ساز می‌دانست، اما آنقدر جذاب نیست که توجه کامل او را جلب کند
[ترجمه ترگمان]او ظاهرا زبان جدید را به نحو جالبی پیدا کرده بود، اما به اندازه ای جذاب نبود که توجه کامل او را به خود جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We are back again with the school textbook idiom.
[ترجمه رضا خ. قاضی] دوباره با یک اصطلاح مربوط به کتاب درسی برگشتیم.
|
[ترجمه گوگل]ما دوباره با اصطلاح کتاب درسی مدرسه برگشتیم
[ترجمه ترگمان]دوباره برگشتیم سر کتاب درسی مدرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لهجه (اسم)
accent, dialect, intonation, idiom

زبان ویژه (اسم)
idiom, cant, lingo

اصطلاح (اسم)
idiom, epithet, term, phrase

انگلیسی به انگلیسی

• expression whose meaning cannot be derived from the combined meanings of it's individual elements; dialect, vernacular; characteristic style
an idiom is a group of words which have a different meaning when used together from the one they would have if you took the meaning of each word individually.
the idiom of something such as speech, writing, or music, is its particular style; a formal use.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : idiom / idiomaticity
✅️ صفت ( adjective ) : idiomatic
✅️ قید ( adverb ) : idiomatically
واکنش رفتاری که مختص یک منطقه یا کشور هست ( مثل سر تکون دادن هندی ها )
یا واکنش رفتاری هر فرد ( مثل تعجب کردن از یک رویداد که خیلی ها شبیه هم تعجب میکنم )
بوم گویه
کنایه
A group of words whose meaning is different from the meanings of the individual words
اصطلاحی ک با معنی لغوی کلمه فرق دارهexpression or phrase
گویش و لهجه example:local idiom
اصطلاحی که بین ی گروه خاص استفاده بشه
in the idiom of lawyers
به قول وکلای دادگستری. . .
اصطلاح _ ضرب المثل
گویش
An idiom is a phrase with a meaning different from its words
اصطلاحی با معنایی متفاوت از معنی لغوی کلمات
نمونه :
when pigs fly” means that something will never happen"
منبع : Paul Nation_4000 Essential English Words
اصطلاح

بپرس