تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

He felt very vulnerable when he was stranded in the desert . . او زمانیکه در صحرا سرگردان شد احساس آسیب پذیری بسیاری داشت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

tiny plant that attaches to another animal to get food گیاه کوچکی که برای به دست آوردن غذا به حیوان دیگری می چسبد. . . در این جمله به معنی چسبیدن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The nucleus is made up of many tiny particles هسته از ذرات کوچک بسیاری تشکیل شده است . . . اینجا به معنی ذرات است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

no limit . بدون محدودیت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

It has a rough texture بافت خشن و زبری دارد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

no sense to me برای من بی معنی است. . هیچ درکی ندارم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ran home به سمت خانه دوید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

floated out شناور شد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

began the Quest to find his way home تلاش برای پیدا کردن راه خانه اش را آغاز کرد . . اینجا به معنی تلاش کردن . . . . یا جستجو برای پیدا کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

He climbed on روی آن سوار شد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در نزدیکی . . whenever, the fungus was in close to the bacteria, the bacteria died . . هر بار که قارچ در نزدیکی باکتری بود، باکتری میمرد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انگیزه لحظه ای . . he had an Impulse to examine . . انگیزه لحظه ای برای بررسی داشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مرگ بار . . An infection caused by the bacteria was often Terminal . . عفونتی که توسط باکتری رخ میداد اغلب مرگ بار بود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

the visitors scored the winning goal. تیم مهمان گل پیروزی بخش را به ثمر رساند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

The development of plants رشد گیاهان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

he proceeds with haste او با عجله حرکت می کند در این جمله proceeds همان proceed است، به معنی ادامه دادن، که s شخص سوم رو گرفته. اما proceeds که فقط ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I've ever had من تا به حال داشته ام This strawberry is the best I’ve ever had. این بهترین توت فرنگی است که تا به حال خورده ام ( داشته ام )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی اوقات آسان ترین ترجمه می شه . the cheapest way was not always the best . آسان ترین راه ها همیشه بهترین نیستند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

legislating قانون گذاری . . . . تصویب کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

recycle bin= garbage can هر دو مترادف هستند به معنی سطل زباله

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

to get . . . . ترغیب کردند . در جمله زیر به معنی ترغیب کردن ترجمه می شن . to get people to play the game مردم را برای انجام بازی ترغیب کنند

٢