نیما وکیل زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vantage: به صورت vantage point نیز استفاده م ...

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unobtrusive: نامحسوس، نامرئی

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloud zapper: اسلحه یونیزاسیون ابرهای بارور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cloud zapper: اسلحه یونیزاسیون ابرهای بارور

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brewing: ( of an unwelcome event or situatio ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach back: بر می گردد به ( موفقیت امروز شرکت م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reach back: بر می گردد به ( موفقیت امروز شرکت م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual bowing: ادای احترام و تعظیم متقابل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mutual bowing: ادای احترام و تعظیم متقابل

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immerse: غرق شدن، فرو رفتن، غوطه ور شدن، عمی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

immerse: غرق شدن، فرو رفتن، غوطه ور شدن، عمی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

devotion: دلبستگی، میل بی حد، عشق، جانفشانی، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

readily: بدون تعلل و سختی، به راحتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

readily: بدون تعلل و سختی، به راحتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mentor: مشاور و راهنمای باتجربه و معتمد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rage: the rage ( all the rage ) A widesp ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cog: چرخ دنده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cog: چرخ دنده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

optimism: امیدواری، نگاه امید وارانه به آینده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

optimism: امیدواری، نگاه امید وارانه به آینده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parched: خشک شده توسط گرما، کمی برشته شده ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parched: خشک شده توسط گرما، کمی برشته شده ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

woodlice: خَرخاکی ( به انگلیسی: Woodlouse ) ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incarnation: شخصی که تجسم، مظهر و تجلیگاه الهی، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incarnation: شخصی که تجسم، مظهر و تجلیگاه الهی، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spectrum: محدوده، بازه، مجموعه، طیف

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neurological: مربوط به آناتومی، عملکرد و اختلالات ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

neurological: مربوط به آناتومی، عملکرد و اختلالات ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adversely: مخرب، مضر و ناخوشایند ( در جهت موفق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

develop: حرکت دادن مهرهای ردیف اول ( غیر از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intend: طراحی یا تعیین چیزی برای هدفی مشخص

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disinhibition: روانشناسی : بازدارى زدایی، مهارگسیخ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

screen out: حذف کردن، بیرون کشیدن، فیلتر کردن، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

innermost: خصوصی ترین و عمیق ترین افکار و احسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

innermost: خصوصی ترین و عمیق ترین افکار و احسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undaunted: نترسیدن و دلسرد نشدن از سختی، خطر ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dog: ایجاد مشکل مداوم و ادامه دار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dog: ایجاد مشکل مداوم و ادامه دار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get into: تحت تاثیر، نفوذ یا کنترل کسی قرار گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tutorial: دوره یا واحد تحصیلی که توسط استاد د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

calibre: سطح کیفیت یا میزان توانایی و درجه ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rather: rather you ( or him or her etc. ) t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

discretionary: مربوط به سرمایه گذاری توسط یک کارگز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discretionary: مربوط به سرمایه گذاری توسط یک کارگز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stuffed animal: حیوانات عروسکی پارچه ای که از منسوج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detox: دوره درمانی خاص برای ترک اعتیاد به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detox: دوره درمانی خاص برای ترک اعتیاد به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

semidetached: خانه ای که با خانه ای دیگر یک دیوار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

semidetached: خانه ای که با خانه ای دیگر یک دیوار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scales: پولک های روی بدن ماهی ها و خزندگان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vantage: به صورت vantage point نیز استفاده م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vantage: به صورت vantage point نیز استفاده م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refurbish: تزئین ( دکوراسیون جدید ) و تعمیر چی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refurbish: تزئین ( دکوراسیون جدید ) و تعمیر چی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wedge: wedge open/shut باز نگه داشتن یا ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set out: ترتیب سفر دادن ( معمولا برای سفرهای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bossy: کسی که مدام برای اطرافیان تعیین تکل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bossy: کسی که مدام برای اطرافیان تعیین تکل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

empathize: درک کردن ( احساسات یا مشکلات ) کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empathize: درک کردن ( احساسات یا مشکلات ) کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

preamble: ( کامپیوتر ) یک یا ترتیبی از کارا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delimiter: ( کامپیوتر ) یک یا تعدادی از کاراک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

delimiter: ( کامپیوتر ) یک یا تعدادی از کاراک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bargain: it’s a bargain that's a bargain قی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lovely: British English spoken used to show ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on it: خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم ن ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intrusive: او فضول است و من سوالاتش را مداخله ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های نیما وکیل زاده