دکتر محمدرضا ایوبی صانع - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erm: the sound that people make when th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

erm: the sound that people make when th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ER: the sound that people make when the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jilt: entrap

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

affaire: amour

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

true: به این جمله از Romeo and Juliet دقت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brood: contemplate

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

underclass: زیر خط فقر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baker's dozen: a group of thirteen ( = one more th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MOP: a tool for washing floors that has ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so what: then what?

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so what: که چی؟

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

then what: so what?

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

light heart: یاد اصطلاح روشندل افتادم که برای عز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enfeeble: undermine

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preserve: retain

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retain: maintain

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulgar: معمولی، رایج این واژه در گیاه شناسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

era: age

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtue ethics: فضایل اخلاقی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prude: tartuffe

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reiterate: تکرار برای تأکید

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay discussions: مباحثات غیر فنی، مباحثات غیر تخصصی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temperament: اهل چیزی یا کاری بودن به این جمله ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

being considered: به نظر می آمد به این جمله از داستان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irrespective of consequences: صرفنظر از نتیجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

envisage: predict

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grasp: seize

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prehend: it is a Latin Root and means: grab, ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prehens: refer to my explanation of prehend. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hes: refer to my explanation of : her. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paedophile: a person who is sexually attracted ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rape: violate

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quo: recent conditions

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incident: event

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otherwise: برخلاف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuzziness: گیج، گیجی و مانند آن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self reflexive: محاسبه نفس به تعریف آکسفورد توجه کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self reflexive: محاسبه نفس به تعریف آکسفورد توجه کن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not a lot better than nothing at all: می شه معادل مثل معروف خودمون ترجمه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dilemma: به نظرم "چالش"، به عنوان یک واژه فا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theft: steal

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self evident: خودگواه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tergal: dorsal

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exercised: بهره بردن، استفاده کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jehoiada: یهودا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speech: کلام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furnish: in "The Little Prince" we read: But ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wit: فی البداهه ( گفتن و مانند آن ) بدا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fastening: گیره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dripping: اشک کباب صائب تبریزی چنین سروده: اظ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

domesticate: tame

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geosemiotic: معنی یک واژه در یک موقعیت خاص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle: با چنگ و دندان جنگیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abash: embarrass

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aspiration or fear: بیم و امید aspiration :امید، آرزو f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subordinate: زیرمجموعه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caption beneath: sub title

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s jump in: مثل اصطلاح درست یا غلط رایج خودمون: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gagging: جلوی چیزی را گرفتن یا بستن مثلاً با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as if: people expect you to behave as if y ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metro: کلان، وسیع به این جمله از فیلم Joke ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

again: در انتهای پیام به صورت Again به معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look at you: when you are hyping someone up, it ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watch your step: Watch your step Philip هی فیلیپ! جل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck around with: it is an English idiom معادل پشت س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleight: trick

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

libretti: the opera's poems' book

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clumsiness: awkwardness

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keystroke: click

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i do not wish to forget: خدا کنه یادم نرفته باشه.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

messi: این واژه به معنای "مسیح" است. به و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iterability: The verb iterate is defined as ‘to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the twain be peace: این اصطلاح رو جلوی نام پیامبران اله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismiss: reject

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

momentum: شتاب گرفتن با فعل gain همراه می شود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fate: destiny سرنوشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repertoire: collection

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concomitant: simultaneous

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinpoint: scrutinize

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: up to now

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dexterous: artful

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conative: this is a type of text which use fo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slice and dice: To slice and dice is to break a bod ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tittle tattle: چرت و پرت گفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interlude: میان پرده معادل خوبیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

felicitous: appropriate

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immodesty: shameless

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean word: حرف بیخودی حرف مزخرف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run off: دور دوم انتخابات برای تعیین نتیجه ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commerce: trade com. is an abbreviated for ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ich will nur dich: I just want you

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ich will nur dich: I just want you

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mystification: mix up

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ungraspable: غیرقابل تحمل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidal: alternative متناوب به این ترکیب از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equivocal: obscure blur vague

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

payload: ظرفیت ترابری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utopia: البته در زبان عربی به این واژه مدین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: ضروری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soapbox: در معنای عام، تریبون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pave: it's opposite of block

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ovation: congratulate clap

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ovation: congratulate clap

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appeasing: روی کسی رو سفید کردن البته در جهت م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consensus: اجماع که یکی از منابع اثبات حکم در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endeared: عزیز داشتن نیم ز کار تو فارغ همیشه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homebred: خانه زاد بومی اهلی domestication

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bureaucracy: پیشتر به همون صورت بروکراسی استفاده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indigenous: این کلمه بیشتر برای بومیان سرخپوست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ironically: به گونه ای طعنه آمیز.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outcome: خروجی، نتیجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cultivate: promote ترویج کردن https://translat ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coincide: simultaneous

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

haziness: blur flou. in french

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

palpable: obvious

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accompanying: attachment

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ever since: up to now

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kindertransport: the operation to evacuate Jewish ch ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

client: مشتری موکل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

love in: عاشق i'm lovein it عاشقشم this is a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

due: arise from

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mandatory: obligatory

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistently: همیشگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pop out: به دنیا آمدن - بیرون پریدن به سخنرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pop out: به دنیا آمدن به سخنرانی استیو جابز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formal toast: a kind of party with any special tr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rate: price

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relegate: سقوط کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

evangelisation: بشارت دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

new testament: عهد جدید البته خود واژه testament ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heresy: blasphemy کفر الحاد ارتداد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exegesis: interpretation particularly: hermen ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show hand: دست را به علامت اجازه گرفتن، رخصت گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bam: توی فارسی به این کلمات میگن آوا مثل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: exhaust milk

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outnumbered: بی شمار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fright: fear panic terror

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fright: fear panic terror

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nudge: elbow با آرنج زدن ( اینقدر هم بدم م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coy: shy خجالتی کمرو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuzzy: vague

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despite: in spite of برخلافِ به رغمِ علیرغمِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fellow: یارو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beverage: نوشابه اعم از الکلی یا غیر الکلی dr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vividly: clearly obviously

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vestige: اثر نشان ، نشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vestige: اثر نشان ، نشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

verbatim: word for word

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arsenal: store انبار مهمات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faith: وفاداری هر روز دل اندر غم تو زارتر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in this opportunity: در این مجال در این فرصت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incline: tendency tend trend

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seldom: rarely

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reciprocal: mutual

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pirate: plagiarize سرقت ادبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tacit: imply

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

community: society جامعه اجتماع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

addict: junkie معتاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproduce: copy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abject: نفرت انگیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bland: noble در واقع به معنای چیزی یا کسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squint: به این جمله در کتاب Soviet دقت کنید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irritate: annoy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrary: against

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monarch: a person who rules a country, for e ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vex: irritate

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlet: a shop or an organization that sell ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

august name: کنیه کنیه نامی است که برای بزرگداشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

money: ارزش، اعتبار، امتیاز به این جمله تو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hunt down: to search for somebody until you ca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrug shoulders: شانه بالا انداختن به معنای : به من ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sire: ( oxford ) ( old use ) a word that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alexander: الاسکندر، همان "اسکندر" که به عنوان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of: فراتر از

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plan of the story: طرح داستان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sojourn: اسکان موقت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sojourn: اسکان موقت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowd in: to move as a group into a small spa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and: بلکه به این جمله از The Hammer توجه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

notorial and registration office: دفاتر اسناد رسمی و ثبت احوال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heap: herd

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bas relief: کنده کاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authentic: real and true

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revise: study again

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impact: effect

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seemed: انگار به این جمله توجه کنید ( ر. ک. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: به این جمله دقت کنید: So tall, so s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and: می خواهم این بار and را مثل واو حال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just: به این جمله دقت کنید: Just think ba ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only loosely: برداشت آزاد به این جمله دقت کنید: “ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: همین طور به این جمله دقت کنید: And ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loosely: سهل انگارنه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loosely: باری به هر جهت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pseudonym: august name

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thwart: ناکام شدن یا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wardrobe: به این جمله دقت کنید: he went to th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blame: conviction

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scold: blame

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope: to deal with and attempt to overcom ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های دکتر محمدرضا ایوبی صانع