فرهاد سليمان‌نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ineptitude: بی کفایتی، ناشایستگی، بی جربزگی، نا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ineptitude: بی کفایتی، ناشایستگی، بی جربزگی، نا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chimera: مهمل، توهم، واهی، باطل، تخیلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chimera: مهمل، توهم، واهی، باطل، تخیلی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

egalitarianism: مساوات طلبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egalitarianism: مساوات طلبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrowly: سرسختانه، متعصبانه، موشکفانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narrowly: سرسختانه، متعصبانه، موشکفانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marginalization: انزوا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marginalization: انزوا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inner directed: درون گرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self absorbed: خودمدار، خودمحور، خودبین، خودپرست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beneficiary: منتفع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nebulous: نامعلوم، نامشخص، گنگ، مبهم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

viable: کارامد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acolyte: مؤمن، مرید، سرسپرده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acolyte: مؤمن، مرید، سرسپرده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self fashioning: خودسازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contextual: زمینه مند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grouping: ( جمع ) دسته جات

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grouping: ( جمع ) دسته جات

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stratum: طیف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stratum: طیف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

succumb: مقهور ساختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

restore: احیاء کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arbitrariness: دلبخواهی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

said: When all is said and done : با در ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

done: When all is said and done : با در ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lexicon: ادبیات ( مثلا: در ادبیات سیاسی فلان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optic: نگرش، منظر، دید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belonging: تعلق ( مثل cultural belonging : تعل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depth: sink to depth : به قهقرا رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

iceberg: tip of the iceberg : ( تحت الفظی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

troubling: آزارنده، رنج آور، دردآور

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come back: ظهور دوباره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clarification: توضیح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overused: پرکاربرد، مصطلح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

signal: نشانگر چیزی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ad hoc: اتفاقی، فی البداهه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discerning: تیزبین، نکته سنج، تیزفهم، باریک بین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rendition: شرح، روایت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unstinting: بی دریغ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unstinting: بی دریغ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lore: داستان، روایت، شرح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lore: داستان، روایت، شرح

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bravado: دلیری، تهور، شجاعت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncontrollably: بی اختیار، بی اراده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uncontrollably: بی اختیار، بی اراده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sanguinary: خون خوار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aestheticize: زیبایی شناسانه کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cultured: فرهیخته

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cultured: فرهیخته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non grata: [لاتین] نامطلوب، persona non grata ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brandish: عرض اندام کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inspection: نظارت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unendowed: موروثی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grantee: ویژه خوار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uniquely: به طرز بی مانندی، به طرز منحصربه فر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epiphany: کشف و شهود

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unassimilable: غیر قابل هضم، غیر قابل پذیرش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battle cry: فریاد هل من مبارزطلبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battle cry: فریاد هل من مبارزطلبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battle cry: رجزخوانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

novelistic: ادبی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mega: اَبَر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well argued: مستدل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extent: of the extent to which : تا چه حد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

use value: ارزش عملی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unexamined: ناآزموده، نسنجیده، بررسی نشده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unexamined: ناآزموده، نسنجیده، بررسی نشده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self clarity: خودپالودگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncontrollable: مهارناپذیر، غیر قابل مهار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncontrollable: مهارناپذیر، غیر قابل مهار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saga: افسانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saga: افسانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misanthropic: مردم ستیز، مردم گریز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stylistically: به لحاظ سبکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stylistically: به لحاظ سبکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plausibility: باورپذیری، صحت، اعتبار، درستی، موجه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plausibility: باورپذیری، صحت، اعتبار، درستی، موجه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as though: طوری . . . که انگار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passionately: شورمندانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

assassinate: از میان برداشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assassinate: از میان برداشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beneath contempt: بی مقدار، بی ارزش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wilderness: دربه دری، انزوای سیاسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aestheticization: زیبایی شناسانه کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affluent: متمول

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rising: فزاینده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dovetail: جور در آمدن، چفت و بست شدن، هماهنگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dovetail: جور در آمدن، چفت و بست شدن، هماهنگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unfalsifable: ابطال ناپذیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfalsifable: ابطال ناپذیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marooned: منزوی، یکه و تنها، تک افتاده، دور ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marooned: منزوی، یکه و تنها، تک افتاده، دور ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismay: بهت و حیرت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

traumatic: دلخراش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undeterred: بی اعتنا، بی توجه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undeterred: بی اعتنا، بی توجه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand picked: برگزیده، منتخب، دست چین، گلچین، گزی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invest: تفویض کردن، بخشیدن، واگذار کردن، وا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pith: ایجاز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

telos: غایت، هدف نهایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telos: غایت، هدف نهایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

la: به سبک، به شیوه ی، به سیاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

la: به سبک، به شیوه ی، به سیاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orgiastic: شادخوارانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a word on: در یک کلام

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greed: ولع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chink: chink in sb's armour : [مجازا] نقطه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chink: chink in sb's armour : [مجازا] نقطه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quiescence: رخوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quiescence: رخوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mild mannered: ملایم، آرام، مؤدب، متین، موقر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mild mannered: ملایم، آرام، مؤدب، متین، موقر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marathon: طولانی و نفس گیر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eo ipso: فی نفسه، به خودیِ خود، لزوماً

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

edenic: مربوط به باغ عدن، بهشتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edenic: مربوط به باغ عدن، بهشتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

initiation: تشرف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dualistic: ثنوی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wholeness: تمامیت، کلیت، یکپارچگی، انسجام

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wholeness: تمامیت، کلیت، یکپارچگی، انسجام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

convinced: [انسان] معتقد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convinced: [انسان] معتقد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bandwagon: jumpe on the bandwagon : [فرصت طلبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

avowed: اعلام شده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vanquished: [انسان] سرخورده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vanquished: [انسان] سرخورده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grudgingly: با اکراه، با بی میلی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a dyed in the wool: از بیخ و بن، از فرق سر تا نوک پا، ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syncretic: التقاطی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syncretic: التقاطی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compromised: سازشکار، مصالحه گر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compromised: سازشکار، مصالحه گر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self defeating: نقض غرض، نتیجه ی عکس دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rectitude: خلوص

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disruption: کارشکنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encomium: ارج نامه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encomium: ارج نامه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

habilitation: رساله ی استادی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habilitation: رساله ی استادی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demurely: با تبختر، متبخترانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tribute: be tribute to : مرهون چیزی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pristine: بی عیب و نقص

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thrownness: پرتاب شدگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everydayness: روزمرگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flickering: کورسو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fusion: درهم آمیزی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

schoolchildren: بچه مدرسه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schoolchildren: بچه مدرسه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bequeath: بر جای ماندن ( مثلاً : میراث بر جای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bequeath: بر جای ماندن ( مثلاً : میراث بر جای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

separating: متمایزکننده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

convolution: پیچ و تاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convolution: پیچ و تاب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

measurelessness: بی کرانگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

survive: تاب آوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preponderance: قاطبه ی، اکثریت، بیشینه ی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consume: به تباهی کشاندن، فاسد کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

movingly: به طرز تکان دهنده ای، به نحو تأثرآو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

movingly: به طرز تکان دهنده ای، به نحو تأثرآو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inferior: inferior to : مادون چیزی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staunch: قاطع، مثلا staunch opposition : مخا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

staunch: قاطع، مثلا staunch opposition : مخا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consider: قلمداد کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tacitly: تلویحاً

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thematize: مضمون پردازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thematize: مضمون پردازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bearing: ثمربخش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hitherto: در جملات گذشته: تا آن زمان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heave in sight: ( بسته به سیاق عبارت ) پدیدار/هویدا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owing to: وامدار/مرهون/ مقروض/مدیون کسی یا چی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deny: سلب کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

identitarian: هویت طلبانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identitarian: هویت طلبانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beholder: ناظر، نظاره گر، تماشاگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beholder: ناظر، نظاره گر، تماشاگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phantasmagorical: وهم آلود، خیالین، متوهمانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phantasmagorical: وهم آلود، خیالین، متوهمانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfil: محقق ساختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eulogy: مدحیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obsessive: وسواس گون

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enrooted: ریشه دار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caricatured: مضحک، خنده دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guiding: راه گشا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

favourably: با حُسن نظر، با نظر مساعد، با نظر م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favourably: با حُسن نظر، با نظر مساعد، با نظر م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nagging: ناخوشایند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: آلوده بودن/ساختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unquestioningly: بی چون وچرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

publication: اثر منتشرشده/به چاپ رسیده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heroically: قهرمانانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

selectively: به صورت حساب شده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diary entry: یادداشت روزانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diary entry: یادداشت روزانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leitmotif: بن مایه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

none too: نه چندان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

correspondingly: به همان اندازه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incertitude: سردرگم

٨ ماه پیش

مدال‌های فرهاد سليمان‌نژاد