علی غنی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pelecypoda: صدف ها: پوسته دوقلو

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conchoids: منحنی صدفی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nose gear: قسمت جلوى هواپیما از نوع ترى سیکل ص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allochthonous: دارای خاستگاه بیرون از سیستم، مانند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allochthonous: دارای خاستگاه بیرون از سیستم، مانند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

backacter: بیل مکانیکی پس کاو، بیل خندق کن، لا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de liming: آهک زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poikilitic: رنگارنگ، الوان، چندرنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chlorenchyma: کلروفیل، سبزینه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi flutr drill: مته چند شیار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unionic material: ماده غیر یونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rectifying commutator: بازتابنده، یکسو کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bearing indicator: نشانگر جهت زاویه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light tops: نوسانات نور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closelaid: بافته، به هم بافته، زلف به هم بافته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subhumid climate: آب و هوای نیم مرطوب، زیر مرطوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unicourse curve: منحنی یک طرفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freeing port: [علوم دریایى]: بندر آزاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitch of saw: کجی دندانه�های اره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chemical plant: تاسیسات شیمیایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical plant: تاسیسات شیمیایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surface waterproofer: سطح یا رویه ضد آب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rolled: لوله شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

condensate strainer: صافی تقطیر، صافی فشردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

comminutor: کوبنده، خرد کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soap works: کارخانه صابون سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blinker light: چراغ چشمک زن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

localized: محلی شده، محدود شده، متمرکز شده

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علی غنی