علی مهندس - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circumfluous ocean: اقیانوس احاطه کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circumfluous ocean: اقیانوس احاطه کننده

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

become distressed: پریشان شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cordially: مهربانانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cordially: مهربانانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

euphoria: شعف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

euphoria: شعف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bring in: ثروت به بار اوردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring in: ثروت به بار اوردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inhabitant: ساکنین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inhabitant: ساکنین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

habilitate: تثبیت کردن؛مستقر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habilitate: تثبیت کردن؛مستقر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hemialgia: درد در یک طرف سر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemialgia: درد در یک طرف سر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humiliate: خاک مال کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

legality: قانون مداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hemi epilepsy: تشنج یک طرف بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

primer: کتاب های آموزش مقدماتی خواندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

assimilate: شبیه کل شدن همرنگ جماعت شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

assimilate: شبیه کل شدن همرنگ جماعت شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stroke: سکته مغزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stroke: سکته مغزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

surpass: تجاوز کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flushing: برانگیخته شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flushing: برانگیخته شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apathogenic: غیربیماریزا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apathogenic: غیربیماریزا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coping with: از عهده چیزی برآمدن/غلبه کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coping with: از عهده چیزی برآمدن/غلبه کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invulnerability: مصونیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regiment: ( پزشکی ) دستورات. مثل: Medical reg ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regiment: ( پزشکی ) دستورات. مثل: Medical reg ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علی مهندس