علی احمدی سعیدخانی (گچساران) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flabby: انعطاف پذیر بودن ( کله شق اشتباه نو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

powder: دیدم که "ذرات" هم معنی شده ( مثلاً ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nourish: تقویت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outsider: افراد متفرقه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subject: در معرض بودن مثلاً: این پیش بینی ه ...

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voiceprint: اثر صوتی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spotlight on: توجه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tool box meeting: جلسات توجیهی الزامات ایمنی کار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

went on strike: دست به اعتصاب زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

follow: تبعیت کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what which: آنچه که

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

natural order: روال طبیعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural order: روال طبیعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

back up: اثبات کردن ( مثلاً برای اثبات گفته ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep out: جلوگیری کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traditionally: اصولاً

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barsh: تند، درشت، خشن، ناگوار، زننده، نامل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one's: خود ( مثلاً : not hiding what is in ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep spend: ولخرجی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

times: دوران ( مثلاً دوران قرون وسطی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tour: بازدید ( مثلاً بازدید از نیروی دریا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come in: واقع شدن ( مثلاً مفید واقع شدن ) ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry: در بعضی متن ها دیدم که "دلسوزی" هم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for: از نظر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lap: جلو زدن مثلاً تصور کنید که مسابقه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out came: بیرون آوردن ( مثلاً: جادوگر یک خرگو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walk away: دور شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senior: دانشجوی سال آخر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run: امتداد داشتن مثلاً : به موازات چیز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go around: پرسه زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harsh: در طعم غذا ها : تلخ یا در تشریح ی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rock and roll: ( موسیقی ) بزن بکوب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favor: بعضی جاها دیدم "پسندیدن" هم معنی شد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give out: صادر کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field: دامنۀ ( فعالیت )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manipulated: مورد سوءاستفاده قرار گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: اسرار آمیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hiding place: مخفی گاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hiding place: مخفی گاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn in: دادن، تحویل دادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

near miss: برخورد احتمالی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bay area: منطقه خلیج

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remain silent: سکوت کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swim gear: لباس شنا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

material: مواد اولیه، محتوی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resident: اهالی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

latin hypercube: ابر مکعب لاتین، هایپرمکعب لاتین مثل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more appropriate: مناسب تر

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های علی احمدی سعیدخانی (گچساران)