دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥,٦٣٤
رتبه در دیکشنری
٧٠٠
لایک
٥٩٢
دیسلایک
١٢٨
جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٢
نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی مثلاً: پروفیل ولتاژ نمودار ولتاژ منحنی ولتاژ مثلاً منحنی افت ولتاژ
١ سال پیش
٢
( علی خودم هستم ) : در مهندسی برق: وسیله ای که هم قابلیت مصرف و هم تولید انرژی را دارد ( مثل باتری قابل شارژ ) - - - - - - - - - - - - - - - - - - ...
١ سال پیش
٢
پایه ریزی کردن، تدوین کردن، نظام مند کردن، فرموله کردن فرموله کردن یک مساله: ساختارمند نمودن یک چالش ( مساله )
١ سال پیش
٠
جلو گیری کردن
١ سال پیش
٢
انجام، اجرا، پیاده سازی
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.