لیلا دهقان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrigue: علاقمند بودن، جذب شدن، جذاب بودن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worn out: دومعنی دارد 1. exhausted - برای فرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scribble: دوتا معنی داره: بد خط نوشتن یا خط ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overall: All in all روی هم رفته

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discreetly: هوشمندانه، به طور نامحسوس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logging company: شرکت های الوار سازی و درخت بُری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twisted smile: when only one side of the mouth is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foil character: - کاراکتری که باعث درخشش ویژگی هایِ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing guy: مرد هیچی ندار، پسر داغون

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is tough: When u run into problems & difficul ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hide their light under a bushel: پنهان کردن استعداد در چیزی Hide the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissertation: Thesis پایان نامه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jasmine: گل یاس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expectantly: بی صبرانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scribble: دوتا معنی داره: بد خط نوشتن یا خط ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

familiarized: آشنا شدن، شناختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commonplace: clich� تکراری، کلیشه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

switch off: Stop thinking about or worrying abo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie in: to remain in bed in the morning for ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matter of hours: کسری از ساعت، کمتر از یک ساعت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worn out: دومعنی دارد 1. exhausted - برای فرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

went up in flames: Was destroyed by fire

٨ ماه پیش

مدال‌های لیلا دهقان