تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیمیای زهر و مار است آن شقی بر خلاف کیمیای متقی مولانا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مر مرا آموز تا احسان کنم استوخانها را بدان با جان کتم گفت خامش کن که آن کار تو نیست لایق انفاس و گفتار تو نیست مولانا:دفتردوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شعر : *آتش اندر زن به گرگان چون سپند ز آنکه آن گرگان دعوی یوسفند* مولانا :دفتر دوم معنی : سپند یعنی اسفند که در آتش میریزند ( و دفع بلا میکند ) اما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شعر هر که بیرون شد ز حس سنی وی است اهل بینش چشم عقل خوش پی است مولانا سنی :اهل سنت ، سنت که وابسته به باورهای یک جوامع و مردم سرزمینی است، که این ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شعر هر که در حس ماند او معتزلی ست گرچه گوید سنیم از جاهلی ست مولانا :دفتر دوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

شعر روح با علم است و با عقل است یار روح را با تازی و ترکی چه کار مولانا :مثنوی ، دفتر دوم ، اولین دحکایت تازی :خارجی ( مانند عرب ها در آن زمان ) ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال شعر: چون ضیاء الحق حسام الدین عنان باز گردانید ز اوج آسمان مولانا : اولین حکایت دفتر دوم حسام الدین:شمشیر بران ، شمشیر بران دین