رویا صالحی

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
فهرست جمله های ترجمه شده
guarantee١١:٢٢ - ١٣٩٧/١١/٠١
• Living together before you marry is no guarantee of future happiness.
قبل از ازدواج زندگی با هم نمی تواند شادی آینده را تضمین کند5 | 0
obligation١١:٠٦ - ١٣٩٧/١١/٠١
• When teachers assign homework, students usually feel an obligation to do it.
وقتی معلم ها به دانش آموزان تکلیف می دهند، معمولا دانش آموزان احساس مسولیت می کنند51 | 1
silly١٠:٢٥ - ١٣٩٧/١١/٠١
• My best friend tells me that I am silly to be upset about this.
بهترین دوست من به من می گوید که من احمق هستم که به خاطر این ناراحتم7 | 4
stuffy١٠:١٠ - ١٣٩٧/١١/٠١
• This room seems stuffy - open a window.
این اتاق خیلی خفه است - پنجره را باز کنید2 | 1