شیرین نام - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut cost: کاهش هزینه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

millenial: نسل هزاره به افرادی اطلاق می شود که ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inviting: Inviting = attractive = tempting و ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pore over: جوییدن مثلا کتاب انقد خوندی که بالا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spit out: بگو دیگه چرا جون میکنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sang: من اینجا چند دقیقه قبل یک مطلب دربا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go on vacation: تعطیلات رفتن اکر take vacation بو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gm foods: غذای اصلاح شده ژنتیکی GMO تراریخت ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nice of him: لطف داری It is nice of you

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slide past: از کنار هم گذشتن. از کنار هم لغزیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slide past: از کنار هم گذشتن. از کنار هم لغزیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upsurge in participation: افزایش مشارکت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent upsurge: افزایش تند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inclusion and exclusion: در رشته ریاضی معنی ( رد و قبول ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrow perspective: دیدگاه محدود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go on vacation: تعطیلات رفتن اکر take vacation بو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slammed: I'm slammed = I'm busy =I'm tied up

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milder: Milder یکی از معانی معتدل تر In mi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by the term: بالاصطلاح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic engine: the system that support the financi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get cold feet: سست و دو دل شدن مثلا رفتی یک کار جد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seventh heaven: از شادی در پوست خود نگنجیدن بسیار ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expect if: Unless

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose the plot: از کوره در رفتن ینی یه اتفاقی میفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the club: Pregnant حامله بودن معنی میده در اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep sb posted: در جریان گذاشتن کسی Keep somebody p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put yourself in somebody's shoes: خودت را جای دیگری بگذار ( داشتن ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pivotal moment: لحظه حساس نقطه مهم لحظه موثر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meteoric growth: رشد برق آسا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow up at someone: توپیدن به کسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lost for words: زبانم قاصر است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

between jobs: همون unemployment هست اما صورت مودب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

porkie: دروغ اینفرمال هست این کلمه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outline plans: طرح های خلاصه شده طرح های کلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the crack of down: صبح کله سحر

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های شیرین نام