Soheil Jalalinia - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give someone a piece of one's mind: وقتی بخواهیم نظر یا حس واقعی خود را ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give someone a piece of one's mind: وقتی بخواهیم نظر یا حس واقعی خود را ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont hold your breath: رو قضیه حساب نکن - غیر محتمل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pig out: 1 - به معنی پرخوری کردن معنی دیگر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honor a ticket: از این اصطلاح وقتی بکار میره که بیل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

honor a ticket: از این اصطلاح وقتی بکار میره که بیل ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it boggles my mind: از چیزی تعجب کردن یا شگفت زده شدن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it boggles my mind: از چیزی تعجب کردن یا شگفت زده شدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull up a reservation: این اصطلاح رو پیشخوان ها استفاده می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull up a reservation: این اصطلاح رو پیشخوان ها استفاده می ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zoo: Zoo در جایگاه اسم دوتا معنی دارد : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلیس: گویا - فصیح

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلیس: گویا - فصیح

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squalor: فضاحت - آلودگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make time for: 2 - وقت معینی را برای کاری یا شخصی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make time for: 2 - وقت معینی را برای کاری یا شخصی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over one's head: 1 - سخت بودن درک چیزی ( بخصوص در در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's always one excuse after another with someone: هیچوقت اشتباه یا گناهشو نمیپزیره و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's always one excuse after another with someone: هیچوقت اشتباه یا گناهشو نمیپزیره و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run behind: از زمانبندی مشخصی عقب تر بودن. ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down on one's luck: برای مدتی بدشانسی اوردن. ( ( وقتی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat broke: 1 - هیچی پولی نداشتن. 2 - آه در بس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

since sliced bread: این اصطلاح به معنی ( در طول تاریخ ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since sliced bread: این اصطلاح به معنی ( در طول تاریخ ) ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های Soheil Jalalinia