sirous - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: کاهش ( مثلا کاهش بار ) . . . مهندسی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collapse: در سیاست : فروپاشی . . . مثلا جامعه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agent: اپراتور ( سیستمهای توزیع برق )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appliances: لوازم و تجهیزات خانگی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enabling: ایجاد ، زمینه سازی ، توانمندسازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modularity: چند تکه ای ، چند قسمتی؛ چند بخشی

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outraged: توهین آمیز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

methodologies: روش بررسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radiality: شعاعی بودن ( شبکه های توزیع برق )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

radiality: شعاعی بودن ( شبکه های توزیع برق )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sitting: مکان یابی - جایابی ( مهندسی برق )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

categorization: اولویت بندی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: کاهش ( مثلا کاهش بار ) . . . مهندسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deterioration: تخریب - فروپاشی - ( مهندسی برق )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

series: برنامه ها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conflict: تلاقی - تداخل

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degradation: تخریب ، آسیب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enabling: ایجاد ، زمینه سازی ، توانمندسازی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilience: تاب آور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrated: ( integrated microgrids ) ریزشبکه ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grotto: غار آهکی یا مصنوعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decomposed: تقسیم شده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no end: بی پایان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eostre: عید پاک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curtaible: قابل قطع ( مثلا بارهای قابل قطع ) - ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curtaible: قابل قطع ( مثلا بارهای قابل قطع ) - ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plug in hybrid electric vehicle: خودروهای ترکیبی الکتریکی قابل اتصال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug in hybrid electric vehicle: خودروهای ترکیبی الکتریکی قابل اتصال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

designing: برنامه ریزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screened according: screened according to the system in ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

index terms: واژه های کلیدی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double phase to ground fault: خطای دو فاز به زمین

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

multistate: چندحالت ، چندگانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devotes: سپردن، اختصاص دادن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gust wind: تند باد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile energy storage: سیستمهای ذخیره انرژی سیار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unconnected: منفصل ( برق )

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های sirous