دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢٦٨
رتبه در دیکشنری
٧,٣٨٥
لایک
٢٤
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٦ ماه پیش
١
دست به کار شدن. به چیزی دست یافتن
٩ ماه پیش
١
سرزنده. سرحال. شاد و شنگول
١٠ ماه پیش
٢
عامل یک موضوع. عامل یک امر. در کل به معنی عامل چیزی بودن
١ سال پیش
٠
تلنگر. ضربه
١ سال پیش
٦
ذره ذره - قطره قطره
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٣
رأی
٢٥٣
بازدید
٢
رأی
بله اعلان به معنی اطلاع رسانی، آگاه کردن و نشر خبر است
١ سال پیش
١
رأی
٢
پاسخ
٢٥٨
بازدید
٠
رأی
اختراع شامل ایجاد چیزی کاملاً جدید است، برای مثال اولین لامپ یا تلفن. از سوی دیگر، نوآوری فرآیند بهبود خلاقیت های موجود یا یافتن کاربردهای جدید برای آنهاست invention اختراع innovation نوآوری
١ سال پیش
١٠
رأی
٣,١٥٩
بازدید
٩
رأی
داری دیوانه ام میکنی
داری عصبانیم میکنی
١ سال پیش
١٠
رأی
٣,١٥٩
بازدید
٨
رأی
داری دیوانه ام میکنی داری عصبانیم میکنی
١ سال پیش