دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٤٨
رتبه در دیکشنری
٦,٧٨٦
لایک
٣٢
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
١
دست به کار شدن. به چیزی دست یافتن
١ سال پیش
١
سرزنده. سرحال. شاد و شنگول
١ سال پیش
٢
عامل یک موضوع. عامل یک امر. در کل به معنی عامل چیزی بودن
١ سال پیش
١
تلنگر. ضربه
١ سال پیش
٨
ذره ذره - قطره قطره
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٣
رأی
٤٠٤
بازدید
٢
رأی
بله اعلان به معنی اطلاع رسانی، آگاه کردن و نشر خبر است
١ سال پیش
١
رأی
٢
پاسخ
٣٩٢
بازدید
٠
رأی
اختراع شامل ایجاد چیزی کاملاً جدید است، برای مثال اولین لامپ یا تلفن. از سوی دیگر، نوآوری فرآیند بهبود خلاقیت های موجود یا یافتن کاربردهای جدید برای آنهاست invention اختراع innovation نوآوری
١ سال پیش
١٠
رأی
٣,٧٣٠
بازدید
٩
رأی
داری دیوانه ام میکنی
داری عصبانیم میکنی
٢ سال پیش
١٠
رأی
٣,٧٣٠
بازدید
٨
رأی
داری دیوانه ام میکنی داری عصبانیم میکنی
٢ سال پیش