دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٣٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٨٥٤
لایک
لایک
٧٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ سال پیش
دیدگاه
١٣

بومی، اهلی، محلی، موضعی، مختص به یک مکان خاص و اقوام خاص. . .

تاریخ
٤ سال پیش
دیدگاه
٢٣

Last به عنوان پیشوند ( اسم ) = به معنی قبل، پیش ویا آخرین. . . مثل=Last night :شب قبل /Last year :سال پیش/Last dance :آخرین رقص. . . Lastبه عنوان ف ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She could only nod, because her mouth was full.
دیدگاه
٦

او ( مؤنث ) تنها میتوانست سرش را تکان دهد چون دهانش پر بود. . .

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We used to be friendly with some people who worked at the Swedish Embassy.
دیدگاه
٠

ما قبلاً با کسانی که در سفارت سوئد کار میکردند صمیمی بودیم. . .

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He always acts very friendly with people he doesn't know.
دیدگاه
٦

او همیشه خیلی دوستانه با کسانی که با آنها آشنایی ندارد رفتار میکند. . .

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I know him, but I'm not actually friendly with him.
دیدگاه
٤

من او ( مذکر ) را میشناسم ولی در حقیقت با او صمیمی نیستم. . .

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.