تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کشیش اعظم، کاهن اعظم، سر کشیش

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

نهادینه شده، تثبیت شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با هق هق صحبت کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی، به آدمی که دائماً مشوشه و اصطلاحاً اشکش دم مشکشه گفته میشه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I certainly Absorbed my fair share of this fear. من به قطع سهم خودم رو از این ترس تجربه کردم. با توجه به منظور جمله میتواند "تجربه کردن" برگردان ش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Time Capsule Stuff وسایلِ عهدِ بوق اصطلاحی ست که به اشیاء و یا هر چیز قدیمی یا از مُد افتاده اطلاق میشود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به جمله "پوشش" هم برگردان میشه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگردنیایی، دگردنیایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی مواقع، دخالت کردن، دخیل شدن هم معنا میده.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود بینی، خودشناسی، نفس بینی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Innervision refers to the internal perception or understanding of oneself and one's own thoughts

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An alliterative phrase that Paul McCartney made up to describe an imaginary/fantasy drink.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پر تنش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ساکسیفون