پیشنهادهای آرش کیانی (٨,٥٣٤)
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی ستمگر از ریشه ی دو واژه ی ستم و گر فارسی هست . زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأث ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش� ...
واژه گند. [ گ َ ] ( اِ ) اوستا گئینتی ( بوی متعفن ) ، پهلوی گند ، گندگ ( گنده ) ، هندی باستان گندها ( بو، عطر [ خوشبو ] ) ، افغانی گنده ، بلوچی گند ( ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی سوگند از ریشه ی دو واژه ی سو ، گند فارسی هست. در عربی قسم یا شهادة می گویند. واژه سوگند. [ س َ / س ُ گ َ ] ( اِ ) ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی سمبوسه از ریشه ی سه واژه ی سم و بو و سه فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین ...
درباره واژه ق قاف و غ هست درست که بیشتر واژگان حرف ق قاف ترکی یا عربی هستند ولی ما واژه فارسی ق قاف دارم دوستان ویدئو ببینید کسی می گویند دکتر استاد ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زما ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زما ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زما ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ت ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی لیسیده از ریشه ی لیسیدن فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثی ...
چیه از مطالب من هراس یا ترس دارید چقدر آدم های بی وجودی و بی ارزش هستید حیف مرد که شما ها بگوید یه مرد از هیچ چیزی نمی ترسد پان جماعت همین هست. زبان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی لیسیدنی از ریشه ی لیسیدن و ی فارسی هست زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان ت ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی غور از ریشه ی واژه ی گور فارسی هست گ به غ تغییر کرده هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی دمپایی از ریشه ی سه واژه ی دم و پا ویی فارسی هست واژه دَم و پا فارسی هستند واژه یی از ریشه ی واژه ی یا فارسی هست. زب ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی غوری از ریشه واژه ی گوری فارسی هست خود واژه ی گوری از ریشه ی واژه ی گور فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبا ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی گوریل از ریشه ی دو واژه ی گور و یل فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی نا جور از ریشه ی دو واژه ی نا جور فارسی هست خود واژه ی جور از ریشه ی واژه ی گور فارسی هست. واژه ی ناجور در ترکی قالتا ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی جور از ریشه ی واژه ی گور فارسی هست بنده چیز ی که پایین نوشتم اشتباه هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأ ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش� ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش� ...
واقعا کی این کی دست از حرف های پوچ الکی ورمی دارید آدم که دورغ می گویند چه بخواهد من باشم چه هر کسی دیگر دستش روی می شود. کسی جای گفت که ق قاف در فا ...
کتاب فرهنگ ترکی ب - فارسی پرویز شاهمرسی واژه ی بلغور نبود ولی عکس یکی صفحه کتاب قرار می دهم.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی بلغور از ریشه ی واژه ی واژه ی پیلگور ی فارسی هست واژه ی پیلگوری از ریشه ی دو واژه ی پیل و گور و ی فارسی هست. زبان ها ...
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از ...
کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک پایین قرار می دهم دوستان می توانید صفحه ۵۱۹ واژه ب این واژه می ببینید خیلی جالب واژه جا و جیم در اوستا هستند.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی جاجیم از ریشه ی دو واژه ی جا و جیم فارسی هست . زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثی ...
لغت نامه دهخدا ریشه ی جار عربی گفت که در ترکی وارد شده جار. ( ع ص ، اِ ) همسایه. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) . آنکه خانه اش نزدیک یا ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید ترکیب: ( صفت ) [عربی] [قدیمی]مختصات: ( رّ ) [ ع . ] ( اِفا. ) الگوی تکیه: Sنقش دستوری: اسمآواشناسی: jArمنبع: فرهن ...
کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک پایین قرار می دهم دوستان می توانید صفحه ۱۰۰۲ واژه ب این واژه می ببینید خیلی جالب واژه بند در در اوستا و فارسی باستان ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قائن ترکی گفت شده واژه قائن. [ ءِ ] ( ترکی ، اِ ) برادر شوهر و برادر زن. ( غیاث اللغة ) . قائن. [ ءِ ] ( اِخ ) قای ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قا انچی ترکی و مغولی گفت شده
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قابتورقای ترکی گفت شده قابتورقای. ( ترکی - مغولی ، اِ ) قابتورقه. صندوقچه. کیسه که نامه ها در آن نهند : و صدرالدین ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قاق ترکی گفت شده قاق. ( ترکی ، اِ ) قدید. ( برهان ) . گوشت خشک کرده که آن را بریان کرده میخورند. ( آنندراج ) . || ( ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قترماق ترکی گفت شده ( قُ تُ ) [ تر. ] ( ص . ) بی مصرف ، بیکار.
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قتسز ترکی گفت شده
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه ترکی گفت شده واژه قتق. [ ق َ ت ِ ] ( ترکی ، اِ ) قاتق. ( ناظم الاطباء ) . ماست و کشک. ( آنندراج ) . || ترشی که در آ ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه ترکی گفت شده واژه قچقار. [ ق ُ ] ( ترکی ، اِ ) قُجْغار. گوسفند گشنی. ( برهان ) ( آنندراج ) . گوسپند پروار گشنی. ( ن ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه ی قجر چی ترکی گفته شده ( قَ جَ ) [ مغ - تر. ] ( ص . ) دلیل ، بلد، رابط .
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قتلغ ترکی گفت شده ( قُ لُ ) [ تر ] ( ص . ) = قوتلوغ . قوتلوق : مبارک ، خجسته
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه ترکی گفت شده واژه قرابغا. [ ق َ ب ُ ] ( ترکی ، اِ مرکب ) قرابغار. منجنیقی که در جنگ به کار میبرند. ( ناظم الاطباء ) ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه ی قراقروت ترکی گفت شده
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین که واژه ترکی هست. واژه قلتاق. [ ق َ ] ( ترکی ، اِ ) چوب بندی زین. ( فرهنگ نظام ) . آن جزء از زین اسب که از چوب سازند و بر ...