تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از جیب خودم ( پول ) پرداخت کردم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسدود سازی ( بانک ) ، ضبط کردن ( اموال )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهیزیه property and money that a woman gives to her husband when they marry in some societies

پیشنهاد
٢

فکرشم نمیکردم، تو خواب هم نمیدیدم Never in my wildest dreams did I expect to win first place. تو خواب هم نمیدیدم که بتونم اول بشم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سور دادن؛ مهمانی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تداعی کردن ، مصداق بارز چیزی بودن، نماد چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ترافیک سنگین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شهر شلوغ و پر رفت و آمد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قلاب گرفتن ( برای بالا رفتن از جایی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

عود؛ بربط ( نوعی ساز )