lute

/ˈluːt//luːt/

معنی: عود، بربط، حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری، درزگیری کردن، عود زدن، با بتونه پر کردن
معانی دیگر: (از عربی - موسیقی)، درزگیر (سیمان خمیر مانند که با آن بند لوله ی آب و غیره را آب بندی می کنند)، خمیر آب بندی، گل gel گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه، مهروموم کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an ancient stringed instrument having a bent, fretted neck and a pear-shaped body.

جمله های نمونه

1. He idly plucked the strings of the lute.
[ترجمه محمد] او بی اختیار تارهای عود را با انگشتانش نواخت.
|
[ترجمه گوگل]بیکار تارهای عود را چید
[ترجمه ترگمان]بی آن که وقت خود را از دست ندهد، بند یل را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. First, let me say that I think Lute Olson runs a very clean program.
[ترجمه گوگل]اول، بگذارید بگویم که فکر می کنم لوت اولسون یک برنامه بسیار تمیز اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]اول، اجازه دهید بگویم که فکر می کنم lute اولسون یک برنامه بسیار تمیز را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now Lute has suffered a loss beyond words and Tucson is diminished by the passing of one of its nicer people.
[ترجمه گوگل]حالا لوت متحمل ضرری غیرقابل گفتار شده است و توسان با درگذشت یکی از افراد خوبش کم رنگ شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون lute از دست دادن فراتر از کلمات رنج می برد و توسکان با گذر یکی از مردم nicer تقلیل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A woman fingered a lute, and there were two others seated on cushions, one reading.
[ترجمه گوگل]زنی عود را با انگشت گرفت و دو نفر دیگر روی کوسن ها نشسته بودند که یکی می خواند
[ترجمه ترگمان]یک زن یک عود انگشت را لمس کرد، و دو نفر دیگر روی کو سن نشسته بودند و یک کتاب می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lute also provided the music for the game of musical chairs they played, with cushions laid in a row.
[ترجمه گوگل]عود همچنین موسیقی بازی صندلی های موزیکال را که آنها می نواختند و کوسن هایی پشت سر هم گذاشته بودند فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]عود همچنین موسیقی را برای بازی صندلی های موزیکال، با cushions که در یک ردیف چیده شده بود، فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This guy has become the offensive threat Lute and the other coaches have been talking about for the past three years.
[ترجمه گوگل]این پسر به تهدید تهاجمی لوت تبدیل شده است و مربیان دیگر در سه سال گذشته در مورد آن صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]این مرد به تهدید جدی تری تبدیل شده است و سایر مربیان در سه سال گذشته در مورد آن صحبت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The contrasting forces, ranging between solo countertenor and lute and full orchestral complement, rivet the attention.
[ترجمه گوگل]نیروهای متضاد، بین کنترتنور سولو و عود و مکمل کامل ارکستر، توجه را جلب می کند
[ترجمه ترگمان]نیروهای متضاد، از میان countertenor تکی و عود و full orchestral، توجه را سفت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The allure of pipes, of a lute, of a lyre, a flute.
[ترجمه گوگل]جذابیت پیپ، عود، لیر، فلوت
[ترجمه ترگمان]فریبندگی لوله ها، یک عود، یک چنگ، یک فلوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second lute song, Essex's own poem, does not stand out unduly.
[ترجمه گوگل]آهنگ عود دوم، شعر خود اسکس، بی جهت برجسته نیست
[ترجمه ترگمان]دومین سرود \"عود\"، شعر خود اسکس، بی جهت برجسته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even as the strings of a lute are alone though they quiver with the same music.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه سیم های عود تنها هستند، هر چند با همان موسیقی می لرزند
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی که بندها به تنهایی می لرزند، هر چند که با همان موسیقی می لرزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Chinese lute is played with nails made of tortoise shells worn on the five fingers while the Japanese lute is played with a plectrum .
[ترجمه گوگل]عود چینی با میخ های ساخته شده از پوسته لاک پشت که بر روی پنج انگشت پوشیده می شود و عود ژاپنی با مضراب نواخته می شود
[ترجمه ترگمان]عود چینی با ناخن های روی پنج انگشت بازی می کند در حالی که عود ژاپنی با یک plectrum بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In addition to Progreso Lute, he will also visit Nunavut Baker Lake, Northwest Territories Yellowknife, Whitehorse, Yukon Territory and other places visited.
[ترجمه گوگل]علاوه بر Progreso Lute، او همچنین از دریاچه Nunavut Baker، Northwest Territories Yellowknife، Whitehorse، Yukon Territory و دیگر مکان‌هایی که بازدید کرده‌اند بازدید خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر Progreso lute، او همچنین از دریاچه بیکر، یلونایف، سرزمین های شمال غربی، Whitehorse، یوکان و جاه ای دیگر بازدید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Francis Pilkington. A Pavin For The Lute And Bass Viol.
[ترجمه گوگل]فرانسیس پیلکینگتون پاوین برای ویولن عود و باس
[ترجمه ترگمان]فرانسیس پیل کینگ تون A برای The و باس viol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ah! You can make that lute discourse, I perceive.
[ترجمه گوگل]آه! شما می توانید آن گفتمان عود را بسازید، من درک می کنم
[ترجمه ترگمان]آه! می بینم که شما می توانید آن نطق مفصل را درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lute will [ oversee ] fighting in the Iraq and Afghanistan.
[ترجمه گوگل]لوت بر جنگ در عراق و افغانستان نظارت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]lute بر مبارزه در عراق و افغانستان نظارت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عود (اسم)
backset, recurrence, relapse, lute, reversion, regression, recidivism, recrudescence

بربط (اسم)
lute

حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری (اسم)
lute

درزگیری کردن (فعل)
seal, lute

عود زدن (فعل)
lute

با بتونه پر کردن (فعل)
lute

انگلیسی به انگلیسی

• stringed instrument with a pear-shaped body and a long fretted neck; sealing compound; tool for spreading and smoothing concrete
play a lute; seal holes with putty; smooth with a trowel
a lute is an old-fashioned musical instrument with strings, which is played like a guitar.

پیشنهاد کاربران

lute ( موسیقی )
واژه مصوب: لوت
تعریف: سازی از خانوادۀ بربط‏ها
عود؛ بربط ( نوعی ساز )
سه تار ( آلت موسیقی )

بپرس