نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thorny: مشکل و پیچیده و پر زحمت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come over: حضور داشتن در مکان خاصی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
module: بخش واحد درسی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
denote: بیانگر چیزی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absurd: برای چیزی بکار برده میشه که آنقدر ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repertoire: موجودی، مجموعه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
synthetic: Somehow artificial
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plausible: Acceptable Possible
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prospect: The prospect of sth = شانس موفقیت د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemisphere: کلا نیمکره نیم کره زمین و مغز و هرچ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wannabe: تشنه شهرت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's off: ادای کسی رو در آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone behind the woodshed: کسی را مجازات کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it out on someone: گناه رو به گردن کسی انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the only fly in the ointment: تنها نکته منفی یک چیز It was all f ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a fat cat: کسی که پولدار و قدرتمنده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's go with that: بیا همین کارو بکنیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
miss someone something out: از دست دادن فرصت، از قلم انداختن، ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't stand the pace: نتوانستن پا به پای چیزی پیش رفتن No ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nature of one's visit: علت ملاقات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
module: بخش واحد درسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be like two peas in a pod: مثل سیبی ک از وسط نصف شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bet to differ: Used to express disagreement
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subtle: دقیق زیرک ملایم، نا محسوس،
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strenuous efforts: collocation به معنی تلاش ( های ) شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without prior intimation: بدون خبر و اطلاع قبلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
detonate: Explode
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
detonate: Explode
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assume significance: از اهمیت برخوردار بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
below par: پایین تر از حد انتظار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
immersible: Like an immersible watch ⌚
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the way how cookies crumbled: زندگی همینه دیگه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self esteem: این تنها معنی عزت نفس میده یعنی خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
compulsive military service: سربازی اجباری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش