تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
An attributive noun functions as an adjective.
دیدگاه
٠

وظیفه یک اسم توصیف کردن صفت است

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
An adjective must agree with its noun in mumber and case.
دیدگاه
٠

یک صفت باید با اسمش در جا و شماره موافق باشد

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
Please underline the noun clauses in the passage.
دیدگاه
٠

لطفا زیر گروه اسمی در متن خط بکشید

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
An example of a countable noun is 'table', and an example of an uncountable noun is 'money'.
دیدگاه
٠

یک مثال برای اسم قابل شمارش میز است و یک مثال برای اسم غیر قابل شمارش پول

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
Is this noun in the nominative?
دیدگاه
٠

ایا این اسم نهاد است ؟

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
In " the black cat " the adjective " black " modifies the noun " cat " .
دیدگاه
٠

در ( کلمه ) گربه سیاه است 'سیاه ' صفت اسم گربه را تغییر می دهد

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
The function of an adjective is to describe or add to the meaning of a noun.
دیدگاه
٠

وظیفه یک صفت توصیف یا اضافه کردن معنی به یک اسم است

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
In 'a sudden movement', 'sudden' is an adjective in the attributive position.
دیدگاه
٠

در حرکت ناگهانی ناگهان یک صفت توصیف کننده برای موقعیت است

تاریخ
٥ ساعت پیش
متن
The word "bad" is an adjective.
دیدگاه
٠

کلمه بد یک صفت است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Sex is considered taboo as a topic for discussion.
دیدگاه
٠

رابطه جنسی شامل بحثی برای خیانت در نظر گرفته می شود

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Testosterone is the male sex hormone.
دیدگاه
٠

تستسترون هورمون جنسی مردانه است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Food, like sex, is a subject of almost universal interest.
دیدگاه
٠

غدا به مانند رابطه جنسیه موضوعیه که تقریبا مورد پسند همگان است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Abstain from sex or use condoms.
دیدگاه
٠

از رابطه جنسی نامشروع خوداری کنید یا وسیله جلوگیری از بارداری استفاده کنید

تاریخ
٦ روز پیش
متن
He took a vow to abstain from alcohol/smoking/sex.
دیدگاه
٠

او سوگند یاد کرد ازمصرف الکل /سیگار / و زنای محصنه و. . . پرهیز کند

تاریخ
٦ روز پیش
متن
A taboo against sex before marriage.
دیدگاه
٠

یک خائن به رابطه جنسی قبل از ازدواج است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Police are looking for a sex pest who is frightening late-night travellers.
دیدگاه
٠

پلیس در جستجوی یک انسان بی تقوا است که مسافران نصفه شب را می ترساند

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Here is the site of the proposed hotel.
دیدگاه
٠

اینجا مکان پیشنهادی هتل است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
a book knowledge of South America
دیدگاه
٠

دانشنامه یک کتاب امریکای جنوبی

تاریخ
٦ روز پیش
متن
We booked a jazz band for the party.
دیدگاه
٠

ما یک گروه موسیقی برای مهمانی پیش سفارش کردیم

تاریخ
٦ روز پیش
متن
a book store
دیدگاه
٠

کتاب فروشی ( در حالت حرف تعریف نکره )

تاریخ
٦ روز پیش
متن
They booked him for robbery.
دیدگاه
٠

انها به خاطر دزدی برای او تخلف نوشتند

تاریخ
٦ روز پیش
متن
I booked a table at your favorite restaurant.
دیدگاه
٠

من یک میز در رستوران مورد پسند شما پیش خرید کردم

تاریخ
٦ روز پیش
متن
He keeps the books.
دیدگاه
٠

او کتاب ها نگهداری می کند