دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,١٤٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٨٤٠
لایک
لایک
١٨٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٤٨
رتبه
رتبه در بپرس
٨٥٩
لایک
لایک
١٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١٠ ساعت پیش
دیدگاه
٠

بر روی ( فراز ) چیزی ( مثل رودخانه ) کشیده شدن. مثال : Bridges that span over the river.

تاریخ
١١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

قفل و زنجیر کردن.

تاریخ
١١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

عجب آدم احساساتی، ساده لوح، ساده ای هستم.

تاریخ
١١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خل شدن، رد دادن، چیزی زدن ( مصرف کردن ) .

تاریخ
١٢ ساعت پیش
دیدگاه
٠

درد و دل کردن، سفره دل رو برای کسی باز کردن.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١١٥ بازدید

You just keep throwing parents and children on the streets and take over their homes

١٠ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١١٤ بازدید

-I guess it's finally sinking in, What's really happened, What I've lost, No more sucking down a bucket of oysters at the Wharf .

١٠ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٥٠ بازدید

معنی عبارت the craft is a chick thing چیه؟

١٠ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٦ بازدید

سلام معنی عبارت فوق رو تو این جملات میخواستم : - But when Mom dies he's nowhere to be found. - He sent us birthday cards. - Selective memory ?

١٠ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٣٨ بازدید

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.