دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٩٥٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٩٥٤
لایک
لایک
١٧١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٤٨
رتبه
رتبه در بپرس
٨٣٩
لایک
لایک
١٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١٠ ساعت پیش
دیدگاه
٠

سر هم کردن، درست کردن، ساختن.

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

از مد افتاده، از دنیا بی خبر.

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

اخراج شدن، بیرون کردن.

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

یکم استراحت کن.

تاریخ
٣ روز پیش
دیدگاه
٠

احمق، دست و پا چلفتی.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٨ بازدید

You just keep throwing parents and children on the streets and take over their homes

٨ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١٠٤ بازدید

-I guess it's finally sinking in, What's really happened, What I've lost, No more sucking down a bucket of oysters at the Wharf .

٨ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٤٠ بازدید

معنی عبارت the craft is a chick thing چیه؟

٨ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٣ بازدید

سلام معنی عبارت فوق رو تو این جملات میخواستم : - But when Mom dies he's nowhere to be found. - He sent us birthday cards. - Selective memory ?

٨ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٣٠ بازدید

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.