پیشنهاد‌های محمد (٧)

یه جوری This plastic has a peculiar texture بافت این پلاستیم یه جوریه.

فوت کوزه گری

تدریجا اشنا شدن با کسی یا چیزی

به نظر من "تازه" بهترین معنی برای این لغت هست. چند مثال آورده شده در بالا رو با این روش ترجمه میکنم مقایسه کنید I don't feel like watching that movie ...

نافرجام شدن نقشه

نافرجام

I like to court her but she's out of my league i bet she would never date a ordinary guy like me خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی اون خیلی از من ...