پیشنهاد‌های سیدمحمد حسینی (٢٢)

بازدید
٦٩
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تصرف سرزمین دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای چه ، چرا، به چه دلیل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( گ _ ُ ) : *دچاره تهو و استفراغ شدن *پوسیده شدن *نو گُل *درخت یا بوته ای که شروع به شکوفه و غنچه دادن کرده باشد. *گُل همیشه بهار یعنی همیشه غنچه و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

هم صحبت کوچک ، مخاطب ریز ، هم کلامی با پرنده ای کوچک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فنچ:پرنده ول:آزاد ، رها، هرزه فنچول:پرنده ی رها ، پرنده ی هرزه ، و بصورت جمع یعنی آزادی، انسان رها از بند دنیا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آزادی بزرگ ، بزرگ هرزه ، رهایی بزرگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخاطب بزرگ ، هم سخن گرامی ، هم صحبت ارجمند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدای عاشق، ترانه ی دل سوخته ، درد و غم ، احساسی که با نواختن و خواندن موسیقی غمگین نشان داده شود ، کمک خواستن از معبود ، نغمه از عشق بدون وصال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

*صدای ماری که در حالت دفاعی و آماده ی حمله است. *خارج شدن گاز ، مایعات بدلیل ترکیدن لوله یا منبع آن با فشار زیاد *به کسی که به دلیل حساسیت یا مشکل د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی پایه ، جعلی ، نا معلوم ، بدون ذات ، بدون سرچشمه ، ساختگی، دور از حقیقت ، چیزی که منبع حقیقی نداشته باشد ، بدون مبدأ و شروع ، بی ریشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

*سرگشته یعنی، دربه در، حیرت زده، درمانده، متعجب. *مرغ، در معنی لغوی اشاره به پرنده، و در کل اشاره به ضمیر و فعل منفی و مؤنث داره، و نمادی از غم و هی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تلقی کردن ، نشان دادن ، بر حسب چیزی دیگر ، تعبیر کردن به دیگری ، به حساب آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تأثیر منفی داشتن ، علامت نفی در مورد کسی یا چیزی ، آسیب رساننده ، چیزی بیهوده و بی ثمری زیان روحی یا جسمی آن از فایده اش بیشتر باشد کسی که به چیزی ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( خ - ِ ) یعنی: زائد ، اضافه بودن ، آویزان شدن یا نمایان شدن مایع درون بینی، بی ارزش ( خ - ُ ) یعنی: دیوانه ، احمق ، کسی که شعور انسانی پایین داشته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کشف کردن ، کنار آمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( تأیید سخنی ، بله، باشِ ) ( کلمه ای برای نشان دادن تعجب ) ( سرعت دادن به کاری یا گفتن حرفی ) ( اعلام کردن ) ( تشدید دادن به جمله ) تایید حرفی مبهم، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آرام کننده ، راهی برای رها شدن از انرژی منفی ، هرچیز یا کسی که بسوی آرامش روح و قلب انسان را حرکت دهد، براق کننده ی روح ، انرژی مثبت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

دِلا، یعنی ای دل، ای محبوب، ای همدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به راه حلی درست و منطقی رسیدن ، دریافتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

متوجه شد، دانست ، درک کرد، دریافت ، پیدا کرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طو ، یعنی منحنی ، گرد، دارای خم قه ، یعنی بریده، قطع شده منظور: چیز گردی و منحنی که داخلش خالی باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

صحبت کن، حرف بزن ، و بیشتر در زمان نقل قول یا بازگو کردن سخنی ویا شرح دادن چیزی از طرف مقابل خواسته میشود بگو